سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که حساب نفس خود کرد سود برد ، و آن که از آن غافل ماند زیان دید ، و هر که ترسید ایمن شد و هر که پند گرفت بینا گردید . و آن که بینا شد فهمید و آن که فهمید دانش ورزید . [نهج البلاغه]
سرچشمه

                                              به نام خدا

قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ (82) إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ (83) قَالَ فَالْحَقُّ وَالْحَقَّ أَقُولُ (84) لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنکَ وَمِمَّن تَبِعَکَ مِنْهُمْ أَجْمَعِینَ (85)  ص

گفت‏: (به عزّتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد،  82مگر بندگان خالص تو، از میان آنها 83  فرمود: (به حق سوگند، و حق مى‏گویم‏،84   که جهنّم را از تو و هر کدام از آنان که از تو پیروى کند، پر خواهم کرد85     ص

داستان سجده ملائک بر انسان و نافرمانی شیطان از این امر ، داستانی است که تا ابد نیاز به تفکر دارد و  در این پست قسم های عنوان شده در این آیه  از سوی خداوند وشیطان و علت این قسمها بررسی خواهد شد .پس از فرصت خواهی شیطان برای اغوای نسل بشر  وفرصت دادن خداوند، شیطان سوگند یاد می کند که همه ی جنس بشر را اغوا می کند مگر مخلصین را  ، شیطان به چه چیز سوگند یاد می کند ؟ عزت خداوند ، ، در پستهای گذشته گفتیم هر کس به آن چه باارزشترین است سوگند یاد می کند و شیطان از بین همه صفت های پروردگار به عزت او سوگند یاد می کند چرا ؟ علت چیست ؟ عزت یعنی چیز گرانبها و گرامی چیزی که خداوند دارای آن است و شیطان فقیر از آن ،  در درون هر انسانی  خدا وجود دارد  انسان با فطرت خدا جو به دنیا می آید و اثبات این موضوع ، توجه همه انسانها ( خوب وبد تفاوتی ندارد ) در لحظات سختیها  به خدا است ، همان طور که  شیطان در درون انسان حضوری فعال دارد شیطان به وسیله نفس اماره به کارهای زشت امر می کند  حال محک محکمی که میزان این ارزش گذاری را تعیین می کند همان عزت است هر چه عزت خدا نزد انسانی بالاتر باشد به همان میزان رفتن به سوی فطرت اصل که همان خدا است شدیدتر می شود وبرعکس  ،هر کدام  عزت بیشتری نزد ماداشته باشند دیگری ترازویش سبک می شود ، برای انسانها اگر عزت خداوند بالاتر ورفیع تر گردد جایگاه شیطان ذلیلتر می شود واین چنین است که شیطان سوگند یا دمی کند که اگر این عزت در  وجود انسانی کمرنگ باشد او را فریب می دهم مگر کسانی که قدر خداوند به حدی برایشان والا است که شیطان را نصیبی از آنان نیست و این گروه نیستند مگر مخلصین ، چینش  کلمات در قران  به قدری زیبا  انجام گرفته است که هر کلمه در جایگاهش بدون علت ودلیل نیست و پیامی به ارمغان می آورد ... حال در مقابل این سوگند عظیم شیطان که متاسفانه تا اکنون به آن  عامل بوده ، خداوند سوگندی عظیم یاد می کند به حق  ، این حق چیست که خدا برای جزای شیطان و پیروانش به ان یاد می کند ؟‌ واژه ائی کوچک ولی بسیار عظیم ( انشالله به زودی در بررسی واژه ها به طور مفصل به آن خواهیم پرداخت ) حق واژه عامی است که معانی وسیعی دارد و در قرآن در جایگاه های متفاوت معانی متفاوتی دارد به چند نمونه آن اشاره می کنیم ، این کلمه جایگزین وجود نازنین خود خداوند می تواند باشد ، به معنی عدالت ، راه صواب وراست هم هست و در جایگاهی به معصومین هم اطلاق می گردد که انبیاء و معصومین هم حق هستند ،‌ گاه به قران هم کلام حق تعبیر شده ... بنابراین خداوند برای کلام خویش از این واژه پرمعنی که شامل همه خوبیها وپاکیها و خیرات است نام می برد که من جمع می کنم همه آنانی که پیرو تو هستند در جهنم . یک لحظه تفکر، با این همه چراغ هدایت و نعمت این جزا شایسته انسانهای پیرو شیطان نیست که این عین حق است .و در ادامه می فرمایند که قول من حق است ، قول من عدالت است ، نزدیک به ثواب است وراست است و ... و این تاکید است بر جزای شیطان وپیروانش  که درون را تهی از عزت خدا ساختند و به  شیطان  عزت دادند  وچقدر خواریم که شیطان بی عزت را فرمانبردای می کنیم و از فرمانبرداری خدای  حق غافلیم .

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ وَمَن یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَکَا مِنکُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَکِنَّ اللَّهَ یُزَکِّی مَن یَشَاء وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (21) نور



مرزلن ::: چهارشنبه 87/2/11::: ساعت 9:57 صبح

بسم الله الرّحمن الرّحیم

 

فَوَرَبِّکَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِیْنَ ?حجر 92?

پس سوگند به پروردگارت که از همه آنان خواهیم پرسید (92)

 

در آیات مذکور خداوند قسم می خورد که تمامی اعمال شما جزا و پاداش دارد . این قسم با تمامی قسمهای خداوند فرق دارد چرا که او به عظمت خویش سوگند یاد می کند و این نشان ازارزش و احترام این قسم است و نشان آن دارد که خداوند در این زمینه با هیچ کسی شوخی ندارد و هیچ استثنائی قائل نمی شود . و اما مهمترین نکته ای که در این زمینه مطرح می شود این مساله است که چرا خداوند نمی گوید به خدا همه انسانها را باز خواست می کنم و روی سخن او با تمامی موجودات است ؟ مگر موجودات دیگر خلقت هم جزا و پاداش دارند ؟ با نگاهی دقیق به این آیه و توجه به سخنان بزرگان دین در مییابیم که جزا و پاداش برای همه است چرا که از دید ما تمامی آنچه در خلقت است جان دارند حتی همین جامدی که در فکر بی جان تلقی می شود در قیامت شهادت می دهد که این خود  نشان از جاندار بودن آنها است . اما اینکه بازخواست آنها چگونه و به چه صورت است خود مساله ای پیچیده می باشد که جای فکر فراوان دارد .  با گذری در قرآن در می یابیم که چقدر این مساله جزا و پاداش مهم است که خداوند با این قاطعیت قسم می خورد که اعمالتان محاسبه خواهد شد و حتی مساله آنقدر عظیم است که دیگر به خلقت و.. قسم نمی خورد بلکه به وجود مبارکش قسم یاد می کند . حتی ما انسانها نیز زمانی که جدیتی در انجام عملی داریم به عزیزترین چیزمان قسم یاد می کنیم پس این هشداری جدی است برای مراقبه .  

 

قَالَ تَاللَّهِ إِنْ کِدتَّ لَتُرْدِینِ ?56صافات?

[و] مى‏گوید به خدا سوگند چیزى نمانده بود که تو مرا به هلاکت اندازى (56)

 

قسمی که در این ایه آمده است نهایت تاکید است چرا که بلافاصله بعد از آن کلمه الله که اسم جلاله است آمده است . در قرآن قسم به موارد گوناگونی شده است اما زمانی که سوگند به اسم خود الله باشد اهمیت موضوع را می رساند . خداوند در این آیات می خواهد به تمامی بندگان این نکته را اثبات کند که اگر رحمت الهی پشتیبان شما نباشد و اگر شما اخلاص نورزید به راحتی گمراه می شوید . و این قسم در گفتگوهای دوزخیان بیان شده است و شاید خداوند باریتعالی خواسته کسی از جنس خودمان به ما یادآوری کند که تمام اعمال ما دارای جزا و پاداش است . جالب آنکه از گمراهی مطرح شده در این آیه به هلاکت یاد می شود یعنی اگر بخواهیم دور شدن از خدا را درجه بندی کنیم شدیدترین آن هلاکت است و زمانی رخ می دهد که دیگر هیچ راه برگشتی وجود ندارد و این که بعد از قسم اسم جلاله آمده تاکید بر برگشت ناپذیر بودن این قضیه است

 



مرزلن ::: شنبه 87/2/7::: ساعت 2:19 عصر

بنام یگانه معبود بی همتا                                                                                     
در قرآن عزیز خداوند به امور با ارزش و با اهمیّت سوگند یاد میکند ( استفاده از لفظ  سوگند در میان عامه مردم دارای شان و منزلت و حساسیت خاصی است ) و بدین وسیله برای زدودن غبار غفلت و جهل ، روی مسائل و اصول مهم برای یادآوری و هوشیاری بندگانش تاکید میکند .                                                                                      
بسم الله الرحمن الرحیم                                                                       
وَ الصّا فّا تِ صَفّاً (1) فَالّزاجِراتِ زَجراً (2) فالتّالیاتِ ذِکراً (3) اِنَّ اِلهَکُم لَواحِدٌ (4)                                             
قسم به صف بستگانی که صفی با شکوه بسته اند (1) به زجر کنندگانی که به سختی نهی میکنند (2و آنها که پى درپى ذکر (الهى ) را تلاوت مى کنند (3) که قطعاً معبود شما یگانه است !                                                                                         
 صافّات : جمع صافه است اشاره به گروهى است که صف کشیده اند بنابراین صافات بیانگر صفوف متعدد است ،  فرشتگان                  
زاجرات : طرد کنندگان ، جمع  زجر                                                                                                                     
تالیات : از ماده تلاوت جمع تالى است ، و به معنى گروههائى است که اقدام به تلاوت چیزى مى کنند ... 

 سوگند به فرشتگانی که در صفوف مختلف طاعت و عبادت و بندگی هر کدام به صورت و سیرت و زینت و لباس معنوی زیبایی آراسته شده اند و حاملان وحی بر مخلصین هستند و مؤمنان و پاک دلانی که در عبادت و طاعت قلب هایشان به ذات پاک حق رجوع میکند (1) سوگند به فرشتگانی که وسوسه های شیطان لعین را از قلوب پاک میکنند ومانع ورود شیطان ناپاک به حریم کبریایی میشوند و مخلصینی که از سر تسلیم و فرمانبرداری از معبودشان از منکر ، منع و نهی میکنند (2) و سوگند به تمام فرشتگان و مؤمنینی که سبحان الله .. و لا اله الّا الله و تسبیح گویانند و ذکر و قرآن عزیز خداوند را رسا و از عمق جان و پی در پی تلاوت میکنند ...

 که خداوند شما یکی است ، در ذات یکتا و در قدر بی نظیر و در صفت بی همتاست                                                                        
فرشتگان ( که عالم علوی به وجود اینها آراسته و آسمانها به اینها منوّر گشته است) و مؤمنین راستین و مخلص با اعتقاد و باور قلبی به وحدانیت و یگانگی حق به مقامی رسیده اند که در جایگاه سوگند خداوند آن هم برای اولین و مهمترین وارزنده ترین وحساسترین اصل از اصول دین  قرار گرفته اند آن هم در اول سوره ( از اول قرآن تا جزء 23 صافّات اولین سوره ایست که با سوگند آغاز شده )
 و در ادامه سوره بسیار صریح و کوبنده شیاطین و ظالم صفتان و انسان های کافر و کفر پیشه را که در گرداب شرک و کفر و تکبّر و لجاجت و جهالت دست و پا میزنند را پست ترین و خبیث ترین و خار و زبون ترین انسانها معرفی میکند ( تمام بدبختی ها و انحرافات انسان بخاطر تکبّر و خود برتر بینی اوست) که هر روز راهشان برای ورود به جهنم هموارتر و هموارتر میشود و رزق و روزیشان  در آن دنیا از درختی که از قعر آتش سوزان می روید و آب سوزان و متعفّن و جامه هایی از آتش فراهم میشود

(خداوند میفرماید : دو چیز را به خدایی مگیرید که خدا یکی است و یکتا ، پس از من بیم داشته باشید) .. و میفرماید : رساننده نعمت و رهاننده شما از غم و بلا منم ، نعمتی که من دادم را به دیگری حواله نکن و دیگری را بر من مگزین و شاکر و سپاس گذار و متواضع باش ..

لقمان به پسرش در حالی که پند میداد گفت :ای پسرک من ! به خداوند شرک نیاور که براستی شرک ستمی بزرگ است ( شرک منشا هر حرکت تخریبی و باطلی هست عظمت هر عمل و فکری به آثاری هست که در پی داره و شرک بدترین آثار رو برای انسانی که به دنبال سعادت (دنیوی و اخروی) هست به همراه داره . پس هر که در صراط مستقیم بکوشد تنها برای خود میکوشد زیرا خداوند بزرگ از جهانیان سخت بی نیاز است ..  )
نظم و انسجام و زیبایی که در جهان هست آفریده خداوندی یکتا و عزیز و حکیم است که هر صفت کمالی که در موجودات هست مانند علم و قدرت و حیات و زیبایی و ... عالی ترین و نامحدودش در نزد خداوند است . پس چطور به خودمون اجازه میدیم وقتی توی دنیا خوشی به ما میرسه به اون خوشی دل خوش کنیم و وقتی غم یا گرفتاری پیش میاد با شکوه و گلایه ناشکری کنیم و گاهی هم (خدایی ناکرده) کفر بگیم...

فقط خداوند میداند که : کافر ِ مُلحِد حتّی با سوگند هم خداوند را باور ندارد اما مؤمن ِ مُوحّد ، حتی بی سوگند هم حقانیّت و وحدانیت خداوند را باور دارد ..

یا رَبَّ العالمین ... (همین الان یه دعای خوب کن )



مرزلن ::: سه شنبه 87/2/3::: ساعت 2:51 عصر

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ