سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آیا می دانی کدام یک از مردم داناترند؟ گفت : خدا [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ـ خطاب به ابن مسعود ـ]
سرچشمه

 بسم الله الرّحمن الرّحیم

 

إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّینَ (2)

ما [این] کتاب را به حق به سوى تو فرود آوردیم پس خدا را در حالى که اعتقاد [خود] را براى او خالص‏کننده‏اى عبادت کن (2)

 

أَلَا لِلَّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِیَاء مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فِی مَا هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ کَاذِبٌ کَفَّارٌ (3)

آگاه باشید آیین پاک از آن خداست و کسانى که به جاى او دوستانى براى خود گرفته‏اند [به این بهانه که] ما آنها را جز براى اینکه ما را هر چه بیشتر به خدا نزدیک گردانند نمى‏پرستیم البته خدا میان آنان در باره آنچه که بر سر آن اختلاف دارند داورى خواهد کرد در حقیقت‏خدا آن کسى را که دروغ‏پرداز ناسپاس است هدایت نمى‏کند (3)

(انزلنا ): نازل کردیم ، ما نازل کردیم ، قرآن کتابی است در مصحف الهی ،عظمتش به اندازه عظمت صاحب آن است برای رسیدن به سرای دنیا باید از بالاترین حدیث جان برسرای وجود ما نازل شود تا برای درک انسان پیچیده در حجاب، مهیا گردد و چه هدیه ائی بالاتر از برترین آیات از طرف خداوند وحال این هدیه عظیم نیازمند شکر نیست ؟ برای همین است که بعد از فرستادن این کتاب عظیم (نزل برای وحی یک باره قرآن به کارمی رود ) شایسته برترین شکرها است ، فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّینَ پس به شکرانه این هدیه عظیم عبد خداوند باش و در راه دین اخلاص داشته باش .

عبد باش برای خدا

مخلص باش برای دین

عبد بودن برترین درجه است نزد خدا ، برای خدا عبد باش که بندگی تنها او را شایسته است و لاغیر خدائی که قرآن با عظمت را بر تو نازل کرد تا با داشتن آن به برترین ها برسی و خداوند بر تو فخر بفروشد ( فتبارک الله احسن الخالقین را بر خود مبارک گرداند ) وپس از عبد بودن راه بعدی رسیدن اخلاص در دین است که مار ابر دین منتی نیست و دین را بر ما منت است باید برای رسیدن ورستن خالص بود، باید برای دین پاک بود که دین را راه می نامند که راه باید خالص گردد برای خدا و مشرکانی که بتان را واسطه رسیدن به خدا می دانند دروغگویانی لاف زنند

 در این آیات خداوند با کلامی محکم می گوید ما این کتاب را به حق برای تو نازل کردیم ، پس آنچه که به حق آمده باشد دیگر در خلوص آن شکی نیست . پس تو نیز ای پیامبر تنها دین خود را برای خودم خالص گردان و در تمامی سرگردانی ها به سراغ خودم بیا که من چون به حق آمده ام به حق دستت را می گیرم . از دیگر نکاتی که در آیه 2 این سوره آمده است اشاره به کلمه عبد است . عبد یعنی بندگی و بنده کسی است که در مقابل معبود خود خالص حضور می یابد . پس حالا که این قرآن به حق آمده تو را به مقام بندگی می رساند و این مرحله خلوص قرآن است . خداوند در ادامه این آیات می فرماید که اگر می خواهی رستگار شوی دست نیاز به سوی دیگران دراز نکن . خداوند در آیه 3 این سوره می فرماید که ما هیچ گونه واسطه ای را نمی پذیریم . برای خالص شدن و رسیدن به حق هیچ گونه واسطه ای قابل پذیرش نیست و این اوج زیبایی یک ارتباط خالصانه است که تو برای رسیدن به کسی هیچ واسطه ای جز کلام خودش پیدا نکنی . و با توجه به این آیات برای رسیدن به اخلاص قرآن باید اول حق را رعایت نمود و سپس به مقام بندگی رسید و چون به این دو دست پیدا کردی به مقام گفتگو با قرآن خواهی رسید . و به اخاص دست می یابی .

 

 



مرزلن ::: پنج شنبه 86/12/16::: ساعت 9:9 صبح

بسم الله الرّحمن الّرحیم

آیه 11 سوره زمر

 

قُلْ إِنِّی أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَّهُ الدِّینَ (11)

بگو من مامورم که خدا را در حالى که آیینم را براى او خالص گردانیده‏ام بپرستم (11)

 

واژگان :

اعبد : انسان آزادی یابنده

قل : سخن ، رای و عقیده ، اعتقاد ، گواهی ، شهادت و یا اقرار به طور مطلق

مخلص : دوست پاک و بی ربا و بی آلایش ، کسی که کار بی ریا انجام بدهد

دین : آیین ، کیش ، اسم است برای آنچه که با آن عبادت خدا کرده شود ، ملت ، مذهب ، اعتقاد به قلب و اقرار به زبان و عمل به جوارح ، سیرت ، طریقه و روش ، عادت ، پرهیزگاری ، خدا شناسی ، محاسبه ، حساب

 

در هر ماموریتی ابلاغ و به سر انجام رساندن آن ماموریت بسیار با اهیمت است ، چه این ماموریت الهی باشد و یا یک ماموریت معمولی و در عرف جامعه ؛ ابلاغ ماموریت مهم تر است در واقع این ابلاغیه مانند حکمی است که به پیامبر داده  شده باشد ، برای این ماموریت سختی های راه در هر ماموریتی که ابلاغ خواهد شد وجود دارد تا جایی که حتی قصد جان و یا احتمال ترور و کشتن نیز وجود دارد که مامور ابلاغ فقط با تمسک به قدرت لایزال الهی می تواند این ماموریت را به انجام برساند اما از آنجایی که او  

1-  تسلیم ترین افراد جامعه است نسبت به خدا یعنی نسبت به اوامر و نواهی خداوند ، لذا کاملا گوش بفرمان بوده و مطیع اوامر و نواهی الهی است .

چنین شخصی از هیچکس واهمه ای به دل ندارد و همه ترس او از خداوند ( قهار ) است .

تسلیم کسی است که گوش جان می دهد به پروردگارش و این فرمانبرداری با یک رضایت دل نشین همراه است و همین امر باعث میگردد که او فقط و فقط تسلیم رضای خداوند باشد حالا با یک محک کوچک می توان پی برد که چقدر تسلیم در مقابل خداوند هستیم که این تسلیم  ( اخلاص وجودی پیامبر ) را به ظهور می رساند .

در تسلیم و اخلاص دیگر ترس نیست بلکه نوعی قدرت تسلط و نفوذ کلام که هدیه خداوند است . قرار دارد و اخلاص پیامبر است که او را پیامبر رحمت نموده است .

 

2-  وقتی حکم و ابلاغی را دریافت میکنی در قبال این حکم مسئولیتی را واگذار می کنند که شخص نمی تواند از آن مسئولیت تخطی نموده و به زبان دیگر حتی او برای خویش هم ( مامور ) است چنین فردی در چهار چوبه احکام صادره عمل می نماید و وقتی که این احکام از ناحیه خداوند است اول باید به ( جان با اخلاص ) پیامبر ابلاغ شود که در غیر این صورت پشتوانه اجرایی حکم قوی نبوده و مبلّغ احکام نمی تواند با اخلاص کامل تمام وظایف اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی خویش را در جامعه جاری نماید بسط چنین موضوعی حتی در پایین ترین سطوح جامعه نیز قابل اجرا می باشد و مجری در هر صورت باید برای خدا ( خالص و کامل ) شود و برای رسیدن به این خلوص کلیه کارهای انسان باید بدون ( ریا ) انجام پذیرد که (( بی ریا = مخلص )) و در چنین فرمولی اخلاص انسان محک می خورد و در صد خلوصش مشخص می گردد .

 

(( جان صیقل نخورده نمی تواند همکلام قرآن باشد ، لذا سخن گفتن با کلام حق نیاز به خلوص دارد ))

 این آیه و نظایر آن در دوران جاهلیت و بت پرستی نازل گردیده که در خود آیه از

شرک صحبت به میان آورده و پدیده های کفر و نفاق هنوز ریشه دار در جامعه نشده است در عموم مردم .

و زیبا تر اینکه بنا بر ادعای آیه میفرماید بگو من به تنهایی خود خدا را ستایش خواهم کرد این ارزش از خلوص پیامبر برمی آید که به اندازه همه هستی در نزد پروردگار منزلت دارد ، زیرا می فرماید خود مامورم  تنها خدا را پرستش کنم اگر هیچ مومنی هم پیدا نشود پرستش خداوند توسط پیامبر برای جهان هستی کفایت می کند این بیانگر آنست که وجود خام ما چقدر نیاز به خداوند جهانیان دارد و زیبا تر آنکه خداوند خود با پیامبر اکرم همکلام می گردد و خود خطاب به ایشان می فرماید ؛ اینها همه منزلت و جایگاه پیامبر با اخلاصی است که مسیر روشن زندگی را به ما می آموزد .

 

 

 



مرزلن ::: چهارشنبه 86/12/8::: ساعت 11:52 صبح

بنام یگانه خالق زیباییها

به دنبال سرمایه مادی هستیم یا معنوی ؟

کسی که خداوند به او مال و ثروت عنایت فرمود باید با کمک به دوستان و همسایگان واقوام و فقیر یا ورشکسته یا بیرون آوردن سختی دیده و رنج کشیده از ناراحتی و پرداخت حقوق واجبی که بر گردن خودش هست روح خود را برای بدست آوردن ثواب اخروی آماده سازد زیرا انجام این کارهای شایسته به خاطر خداوند و بخواست خداوند بهترین کارها برای درک امتیازات آخرت است


پرهیزگاران و مخلصین در دنیا بدنبال روزی های معنوی ( تقوا،اخلاص و ...) هستند به همین دلیل هر چند به ظاهر میخندند اما قلب های پاکشان گریان است اگر چه دیگران حسرتشان را میخورند اما اینها نسبت به اعمال خود عصبانی و نگران هستند

ایمان مانند چراغیست که با آن علم بدست میآید،با علم ترس از مرگ بوجود میآید وبا مرگ دنیا به پایان میرسد و بوسیله دنیا توشه آخرت بدست میآید

سرمایه مادی اگر در راه خدا و خیر بکار گرفته نشود نه به درد دنیای ما میخورد نه آخرت ما ، ماندگارترین و مفیدترین سرمایه هم در این دنیا و هم در آخرت سرمایه معنوی است وقتی سرمایه مادی در راه خدا به مصرف برسد تبدیل به سرمایه معنوی میشود 

خداوند عزیز بندگان خود را به خاطر کارهای حرام و ناشایست با محدود کردن برکت،مشکلات مالی ،مصائب و ... آزمایش میکند تا کسی که احتمال بازگشت و توبه دروجودش هست شرمنده شود پند بگیرد و توبه کند (خداوند در سوره نوح آیه 12-9 استغفار از گناهان را سبب رسیدن رزق و آسایش معرفی میکند 
به توبه نهاده قدم در مسیر                        که باشد چنین ره یقین دلپذیر
فرستد خداوند عالم سحاب                به هر جا و بارد ز الطاف آب
مددها کند او به مال ومنال    
به اولاد و فرزند نیکو خصال
به باغ وبه صحرا وجوی روان 
     همان خالق و آن خدای زمان  

بر مخلصین درگاه حق آخرت بیشتر حکومت میکند تا دنیا ، زیرااینها لحظه ای ازیاد مرگ غافل نیستند در نتیجه بسوی کار خیر و اعمال نیک میشتابند وبدنبال رسیدن به آرزوهای زودگذر و ناپایدار دنیوی نیستند 

سرفرازی درآخرت و جلب رضایت و خشنودی خداوند عامل حرکت وتکاپوی مؤمنین در این دنیاست

برخی به خوشی ها و لذ ّات ناچیز دنیا دلخوش هستند واز آن به وجد میایند وبا گرفتاری ها و مصائب بی تاب و ناشکر میشوند زیرا روال زندگی اینها درک دنیا و ترک آخرت است

دل های پاک مخلصین و مؤمنین در همه حال شاکر و صبور و وفادار و مطیع فرمان و اراده خداوند است  

مخلصین ( شب به خواب راحت نمیروند ، به عبادت میپردازند )(روز را با وجود گرما یا تشنگی یا سختی روزه میگیرند) آسایش و راحتی را میدهند و سختی و رنج و(شیرینی عبادت)را میگیرند و روزی معنوی کسب میکنند

مؤمنین واقعی غم رزق و روزی و نرسیدن به آرزوهایشان را نمیخورند و قانع اند و به ثروت دنیا اعتماد نمیکنند

از مخلصین به جای ثروت و مادیات نام نیک و بزرگواریها و کراماتشان میماند

بخشش مال در غیر مورد خودش تبذیر و اسراف هست هر چند این اسراف و تبذیر برای صاحب مال مقام و شوکت در دنیا بیاورد و او را میان مردم محترم کند اما مقامش را در آخرت پایین میاورد و در نظر خداوند بی ارزشش میکند

تفکر بنده مخلص اینست که کسی که خداوند بی نیازش ساخت فقیر نمیگردد چون خداوند برای او بس است و او بالاترین و بهترین پشتوانه هاست

کسی که چشم دلش باز است فکرش را از دنیا به آخرت هم کوچ میدهد اما کسی که چشم دلش کور است فقط برای دنیا کار میکند و نظری به آخرت ندارد



مرزلن ::: چهارشنبه 86/12/1::: ساعت 6:28 عصر

<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ