سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و شنید که مردى مى‏گوید « إنّا لِلَّهِ وَ إنّا إلَیْهِ راجِعُونَ » فرمود : ] گفته ما « ما از آن خداییم » اقرار ما است به بندگى و گفته ما که « به سوى او باز مى‏گردیم » اقرار است به تباهى و ناپایندگى . [نهج البلاغه]
سرچشمه

به نام خدا

سپاس وستایش خالص ، مخصوص مهربانی  است که نور حکمت را بر جاده زندگیمان روشن ساخت وما را شایسته سوگند خویش قرار داد تا با توکل بر مهر او ،به حق وجودش دست

یازیم

در ابتدای بهار به انتهای خلوص در ذات خداوند رسیدیم ،‏بهار ما ابندای هر کلام خدا است و برای ما بارها این بهار در روزهای شگفت انگیز مهر خدا تکرار می شود ، آغاز بهار طبیعت و بهار غور در کلام نورانی مهربان هستی مبارک

 قُلْ إِن کَانَتْ لَکُمُ الدَّارُ الآَخِرَةُ عِندَ اللّهِ خَالِصَةً مِّن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ الْمَوْتَ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ

91 (بقره )

 چون به آنان گفته شود به آنچه خدا نازل کرده ایمان آورید مى‏گویند ما به آنچه بر [پیامبر] خودمان نازل شده ایمان مى‏آوریم و غیر آن را با آنکه [کاملا] حق و مؤید همان چیزى است که با آنان است انکار مى‏کنند بگو اگر مؤمن بودید پس چرا پیش از این پیامبران خدا را مى‏کشتید (91) بقره

خالص: اختصاص ، تنها ، فقط

 

وَقَالُواْ مَا فِی بُطُونِ هَذِهِ الأَنْعَامِ خَالِصَةٌ لِّذُکُورِنَا وَمُحَرَّمٌ عَلَى أَزْوَاجِنَا وَإِن یَکُن مَّیْتَةً فَهُمْ فِیهِ رَکَاء سَیَجْزِیهِمْ وَصْفَهُمْ إِنَّهُ حِکِیمٌ عَلِیمٌ .(139 ) انعام

خالص : پاک ، حلال ، اختصاص

شُگفتند آنچه در شکم این دامهاست اختصاص به مردان ما دارد و بر همسران ما حرام شده است و اگر [آن جنین] مرده باشد همه آنان [از زن و مرد ] در آن شریکند به زودى [خدا] توصیف آنان را سزا خواهد داد زیرا او حکیم داناست (139)

قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللّهِ الَّتِیَ أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالْطَّیِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِی لِلَّذِینَ آمَنُواْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا خَالِصَةً یَوْمَ الْقِیَامَةِ کَذَلِکَ نُفَصِّلُ الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ (32) پیامبر] بگو زیورهایى را که خدا براى بندگانش پدید آورده و [نیز ] روزیهاى پاکیزه را چه کسى حرام گردانیده بگو این [نعمتها] در زندگى دنیا براى کسانى است که ایمان آوردهاند و روز قیامت [نیز] خاص آنان مىباشد این گونه آیات [خود] را براى گروهى که مىدانند به روشنى بیان مىکنیم (32)

خالص : پاک ، پاکیزه ، فقط ،مخصوص

وَقَالَ الْمَلِکُ ائْتُونِی بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِی فَلَمَّا کَلَّمَهُ قَالَ إِنَّکَ الْیَوْمَ لَدَیْنَا مِکِینٌ أَمِینٌ ?54?

پادشاه گفت او را نزد من آورید تا وى را خاص خود کنم پس چون با او سخن راند گفت تو امروز نزد ما با منزلت و امین هستى (54)

وَاذْکُرْ عِبَادَنَا إبْرَاهِیمَ وَإِسْحَقَ وَیَعْقُوبَ أُوْلِی الْأَیْدِی وَالْأَبْصَارِ ?45? إِنَّا أَخْلَصْنَاهُم بِخَالِصَةٍ ذِکْرَى الدَّارِ ?46?

و بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب را که نیرومند و دیدهور بودند به یادآور (45 ما آنان را با موهبت ویژهاى که یادآورى آن سراى بود خالص گردانیدیم (46)

 خالص :برگزیده ، پاک

لَکُمْ فِی الأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسْقِیکُم مِّمَّا فِی بُطُونِهِ مِن بَیْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ لَّبَنًا خَالِصًا سَآئِغًا لِلشَّارِبِینَ ?66?

در دامها قطعا براى شما عبرتى است از آنچه در [لابلاى] شکم آنهاست از میان سرگین و خون شیرى ناب به شما مینوشانیم که براى نوشندگان گواراست (66

معنی بر گرفته از اخلاص در آیات قرآن

ناب ، پاکیزه ،‏ گوارا

اختصاص ، تنها ، فقط ،

پاک ، حلال ، اختصاص ،پاک ، پاکیزه ، فقط ،مخصوص ،برگزیده ، پاک

                 

 


مرزلن ::: چهارشنبه 86/12/29::: ساعت 10:27 عصر

بسم الله الرّحمن الرّحیم

آیه 5 سوره بینه

 وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفَاء وَیُقِیمُوا الصَّلَاةَ وَیُؤْتُوا الزَّکَاةَ وَذَلِکَ دِینُ الْقَیِّمَةِ (5)

 

و به آنها دستورى داده نشده بود جز اینکه خدا را بپرستند در حالى که دین خود را براى او خالص کنند و از شرک به توحید بازگردند، نماز را برپا دارند و زکات را بپردازند؛ و این است آیین مستقیم و پایدار!  «5» 

واژگان :

حنفاء : مونث احنف ؛ کچ پا ؛ زنی که پایش کچ باشد ؛ پای کچ را نیز گفته اند

اقام : بر خاستن ؛ ایستادن ؛ بپا خاستن

صلوه : نماز ؛ دعاء ؛ تسبیح ؛ دعا و نماز از بنده بسوی خداوند و طلب مغفرت ؛ مغفرت رحمت خدای تعالی در باره بندگان

اتی : آوردن ؛ آمدن ؛ انجام دادن ؛ مثل چیزی

قیّمه : مونث قیّم ؛ جمع قیمت ؛ بهاء ؛ ارزش ؛ ارج ؛ نرخ

زکوه : خلاصه و برگزیده چیزی ؛ قسمتی از مال که به دستور خدا باید در راه خدا بدهند ؛ مقدار معینی از مال که به فقیران و یتیمان داده شود از قوت غالب یا یک صاع از یکماه ؛ بهاء نیز پرداخت می شود

 

در تعاملات زندگی اجتماعی جهت رفاه حال انسان همواره حقوقی مطرح است که در جهت حفظ و حراست از این حقوق قانون گذار اوامر و نواهیی را در نظر می گیرد تا ستونهای اجتماع استوار بماند و هرج و مرج نشود و این امر به طریق اولی در جوامع بشری از جانب خداوند متعال نیز در نظر گرفته شده است .

 اما با توجه به عنوان این نوشتار و هم چنین ایه شریفه بنظر می رسد اوامری را خداوند در جهت کسب اخلاص بر وجود مبارک و نازنین پیامبر رحمت نازل فرموده .

 در بدو امر باید بگوییم که پرستش کامل زمانی اتفاق می افتد که وجود هر کسی به اندازه توان خود برای خدا خالص شده باشد ؛ لذا در درجات خلوص باید متوجه شد که اگر همکلامی و الهامات از طرف خداوند را خواستاریم و باید هر انسانی از آن بر خوردار شود باید خلوص شخصی او در حد بضاعت کامل شده باشد اما آیه امر به خلوص کامل نموده است البته باید این رو در نظر داشت که خطاب قرآن پیامبر می باشد و درک دین و ارتباط معنوی با خداوند و حضور قلب و حضور پروردگار مهربان به اندازه خلوص هر کس در وجود هرشخص قابل لمس است ؛ و در نهی از بازگشتن از دین حق ؛ بلافاصله بعد از امر به اخلاص بیان می کند این امر نشان دهنده این است که (( تکبر و غفلت: مانند هوا در پیرامون هرکسی ؛ ما را احاطه کرده است )) اما برای فایق آمدن بر این غفلت باز هم  در آیه  ما را بلافاصله به دو کار مهم و اساسی امر می فرماید 1- نماز 2 -زکوه .

 اهمیت این دو به قدری است که باید برای رسیدن در عبادت به خلوص و درک و فهم ایات الهی این مسیر را همیشه باز بینی کرد چه ویژگیهایی باید این دو فریضه از فروع دین باید داشته باشند  تا ارتباط انسان خالصانه بر قرار شود ؛ ما ضمن بر شمردن پاره ای از ویژگیهای هر کدام باید به یک مسئله اصلی و اساسی توجه داشته باشیم و آن اینکه (( ذات و ماهیت این دو عمل در انعکاس رفتارهای فردی و اجتماعی تبلور پیدا می کند )) که تاریخ همواره چنین انسانهایی را ستوده است و این مرواریدهای ارجمند را خداوند به جوامع مختلف بشری ارزانی داشته کسانی که لنگر گاه زمین می شوند برای هر نوع گناه و عصیانی که انجام می پذیرد .

نماز : یکی از ارکان فروع می باشد که هر چه درجه خلوص این عبادت که فرض دائم بعد از تکلیف است بیشتر باشد باید توجه دائمی به آن سر لوحه کارها باشد البته باید دقت داشت که ماهیت خود نماز چون پاکی است لذا انسان را از گناه منزّه نگه می دارد ؛ اهتمام به نماز یعنی اهتمام به تمام فروع و رفتارهای اجتماعی و عقیدتی در دنیا و قبولی آن در صورت اخلاص قبولی تمام اعمال انسان است در آخرت ؛ نماز امری است چند وجهی که همه وجوه آن می تواند انسان را به مقصود برساند اما تعابیر زیبایی که از معصومین در باره نماز به ما رسیده نیز قابل تامل است توجه کنیم

نماز :

1-    نماز گناهان را مانند برگهای پاییزی می ریزد

2-    نماز غل و زنجیر ها ی دنیایی را از گردن باز نموده و انسان را از اسارت جان رهایی می بخشد

3-    نماز مانند چشمه آب گرمی است که جان انسان را پنج بار ستشو می دهد

4-    نماز شکیب و صبر را فراهم می سازد

5-    نماز ستون دین است

زکوه : دینداری در زندگی راحت دنیایی است و گذشتن از مال گاه سخت تر از گذاشتن جان می باشد لذا تنظیم تعاملات اجتماعی و فقر زدایی با این فریضه الهی ممکن می باشد زیرا تبادل ثروت در دنیا بدون هیچگونه ((ربایی )) انجام می پذیرد و برکت و خلوص این زکوه است که ارمغان جنّت را دارا می باشد انشالله و اما ویژگیهای این فریضه

زکوه :

1-    پرداخت زکوه مانند اقامه نماز باعث قرب الهی می گردد

2-    پرداخت زکوه با رضایت پرداخت کننده کفاره گناهان آخرت می شود

3-    پرداخت زکوه آتش جهنم را به تن ضعیف انسان حرام می گرداند

4-    پرداخت زکوه نباید با حسرت پرداخت کننده همراه باشد

5-    پرداخت زکوه افسوس در زندگی را از بین می برد

در متن آیه بقدری طراوت و شادابی هست که انسان بی اختیار با اجرای این دو فریضه الهی به تمام نیازی های روحی و روانی خویش خواهد رسید و در اجرای این دو فریضه به اخلاصی که تقرب به خداوند رو خواهد داشت انشالله این چنین باشه

 

 

 



مرزلن ::: یکشنبه 86/12/26::: ساعت 7:55 صبح

به نام خدا

قُلْ إِن کَانَتْ لَکُمُ الدَّارُ الآَخِرَةُ عِندَ اللّهِ خَالِصَةً مِّن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ الْمَوْتَ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ (94)

بگو اگر در نزد خدا سراى بازپسین یکسر به شما اختصاص دارد نه دیگر مردم پس اگر راست مى‏گویید

آرزوى مرگ کنید (94) بقره

به این آیات توجه کنیم

قال َ رَبِّ بِما اَغْوَیتَنی لَاُزَیِّنَنَّ لَهُم فِی الْاَرْضِ وَ لَاُغویَنَّهُمْ اَجْمَعین َ (39)اِلّا عِبادَکَ مِنْهُم ُ الْمُخْلَصین َ ( 40 )

ابلیس گفت :  پروردگارا !  به سبب آنکه مرا گمراه  ساختی  من هم  در زمین  بدی  را برایشان  می آرایم 

 و همه را  گمراه می سازم ( 39 )

 مگر بندگان مخلَص تو را از میان آنان ( 40 ) حجر

هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلَى مَن تَنَزَّلُ الشَّیَاطِینُ (221)   تَنَزَّلُ عَلَى کُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٍ (222)   شعراء

آیا شما را خبر دهم که شیاطین بر چه کسى فرود مى‏آیند (221)برهر دروغزن گناهکارى فرود مى‏آیند (222)

خداوند در آیه 92 سوره بقره به قوم یهود می گوید اگر مطمئن هستید سرای آخرت تنها برای شما است و خالص است

 برای شما ( شما در آنجا

راحت زندگی می کنید ) آرزوی مرگ کنید اگر راست می گوئید و در آیات بعد می فرمائید شما از هر قومی به زندگی

دنیا حریص تر هستید

چون راست نمی گوئید بنابراین  سرای خالص و پاک زیبنده شما نیست ... شما دروغگو هستید و شایسته  کمالِ خلوص نیستید ...

 در آیات

39و 40 حجر شیطان اقرار می کند بر هر کس غالب می شود مگر بر مخلصن ودر ایات 221 و 222 شعرا خداوند می فرماید

 شیطان بر دروغگویاننازل می شوند  دروغ ضد اخلاص است . از این مقدمه نتیجه می گیریم که شرط داشتن اخلاص صداقت است

صفتی که پیامبر قبل از بعثت هم زیبنده به آن بود و دارنده معنای ناب اخلاص ،وحی بر وجود مبارک پیامبری نازل می شود که دارنده صفت

عظیم صداقت است

و این صفت راه آسانی است برای رسیدن به اخلاص کامل یک انسان که در وجود مطهر پیامبر تجلی پیدا کرد ...

بدون صداقت درون جایگاه نزول شیاطینخواهد شد و با صداقت مکان نزول وحی خدا از این روست که در احادیث بسیاری از معصومین تاکید شده مومن دروغ نمی گوید حتی به مزاح

با بررسی این ابات به بدی دروغ و عدم صداقت پی می بریم که هر عدم صداقتی سدی است برای رسیدن به اخلاص ناب ... در بین همه صفات

حسنه خداوند به صداقت اشاره می کند تا بدانیم صداقت چقدر برای رسیدن به اخلاص اساسی است و یکی از شرایط مهم اخلاص .

واما معنای صداقت و صادق : از دید گاه قرآن انسان صادق باید دارای چه ویژگیهائی باشد ؟

لَّیْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلآئِکَةِ وَالْکِتَابِ

وَالنَّبِیِّینَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّآئِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَ

آتَى الزَّکَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِینَ فِی الْبَأْسَاء والضَّرَّاء وَحِینَ الْبَأْسِ أُولَئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (177)

نیکوکارى آن نیست که روى خود را به سوى مشرق و [یا] مغرب بگردانید بلکه نیکى آن است

 که کسى به خدا و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب [آسمانى] و پیامبران ایمان آورد و مال [خود] را

 با وجود دوست داشتنش به خویشاوندان و یتیمان و بینوایان

و در راه‏ماندگان و گدایان و در [راه آزاد کردن] بندگان بدهد و نماز را برپاى دارد و زکات را بدهد و آنان که چون

 عهد بندند به عهد خود وفادارانند

 و در سختى و زیان و به هنگام جنگ شکیبایانند آنانند کسانى که راست گفته‏اند و آنان همان پرهیزگارانند (177) بقره

 1- اعتقاد به روز معاد

2- اعتقاد به فرشتگان

3-اعتقاد به کتاب آسمانی

4-اعتقاد به نبوت پیامبران

5- انفاق به خویشاوندان ودر راه ماندگان و یتیمان و بینوایان

6- آزاد ساختن بنده

7-به پا داشتن نماز

8-- دادن زکات

9-- وفاداران به عهد

10- صبر در سختیها

بر طبق آیات خدا در قرآن نشانه انسان صادق مواردی است که ذکر شد و می توانیم بگوئیم که اینها راه های

عملی رسیدن به اخلاص است.صداقت راه عملی رسیدن به اخلاص است وانسان صادق مزین است به صفات

واعمال ذکر شده .

 

  



مرزلن ::: چهارشنبه 86/12/22::: ساعت 6:18 عصر

   1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ