سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و روایت شده است که دو مرد را نزد او آوردند که از مال خدا دزدى کرده بودند : یکى از آن دو بنده بود از بیت المال مسلمانان ، و دیگرى در ملک مردمان . فرمود : ] امّا آن یکى از مال خداست و حدّى بر او نیست چه مال خدا برخى از مال خدا را خورده ، و امّا دیگرى بر او حدّ جارى است و دست او را برید . [نهج البلاغه]
سرچشمه

به نام خدا

رابطه توحید و اخلاص (2)

پس از اولین قدم برای رسیدن به اخلاص که یقین قلبی وباور درونی بود، نیازمند راه وروشی برای قدم زدن در مسیر اخلاص هستیم ،‌ مسیر شناخته شده باید خود خالص باشد ، این مسیر چیزی نیست جزالف - دین ، کیش آئین ، روش ، که توسط پیامبران چراغ راه ما شده است ب - فرامین عقلی وفطری که با توجه به آن و اخلاص در آن، بی شک به اصل دین که همانا توحید است خواهیم رسید .فرامین زندگی که توسط پیامبران برای ما فرستاده شده وبه صورت جزء به جزء برای رسیدن به کلیت کامل ونهائی است، باید به صورت جزء هم خالص گردد یعنی تمام رفتارها و نیات به طور جداگانه به خلوص برسد ،‌باید ذره ذره ناخالصی را ازدرون خویش بیرون بکشیم ( محاسبه کنیم قبل از اینکه محاسبه شویم ) ،‌نمی شود رودی ناخالص به دریای خالص رسد ،‌در آیه 3-2 زمر

إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّینَ ?2?

أَلَا لِلَّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِیَاء مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فِی مَا هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ کَاذِبٌ کَفَّارٌ ?3? زمر

ما [این] کتاب را به حق به سوى تو فرود آوردیم پس خدا را در حالى که اعتقاد [خود] را براى او خالص‏کننده‏اى عبادت کن (2)

آگاه باشید آیین پاک از آن خداست و کسانى که به جاى او دوستانى براى خود گرفته‏اند [به این بهانه که] ما آنها را جز براى اینکه ما را هر چه بیشتر به خدا نزدیک گردانند نمى‏پرستیم البته خدا میان آنان در باره آنچه که بر سر آن اختلاف دارند داورى خواهد کرد در قیقت‏خدا آن کسى را که دروغ‏پرداز ناسپاس است هدایت نمى‏کند (3)

خداوند می فرمایند دین خالص برای خدا است ( تنها راه خالص به خدا می رسد ) و به بیانی شیوا توجه انسان را به این نکته جلب می کند که عده ائی می گویند ما بتها را وسیله تقرب به خدا انتخاب کرده ایم ، مگر می شود راه ناخالص به یگانگی توحید برسد ؟‌نمی توانیم به بهانه نیت مخلصانه عمل غیر خالص انجام دهیم ، این بت تنها جمادی نیست که در دوره جاهلیت پرستش می شد هر چیز که سد راه رسیدن ما به اخلاص توحیدی شود اعم از عبادات لذت بخشی که برای نفس انجام می گیرد و زن و فرزند و ... همه بتهائی است که جایگزین خدا شده است و روز جزا خدا در مورد آن حکم می کند. در ایه 14سوره مومن

 فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ

پس خدا را پاکدلانه فرا خوانید هر چند ناباوران را ناخوش افتد 14

 ازاین موانع به کفر نام برده شده ،‌ بر طبق این  کافران سعی دارند از حضور اخلاص در نیات واعمال جلوگیر کنند همان طور که قبلا اشاره شد هر پوشاننده ائی که سبب محو ذره ائی از اخلاص در وجود ادمی شود کفری است که به مبارزه اخلاص برمی خیزد ومانع اخلاص خالصانه نسبت به خدا است ، در ایه 139 بقره

قُلْ أَتُحَآجُّونَنَا فِی اللّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّکُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَکُمْ أَعْمَالُکُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ ?139?

بگو آیا درباره خدا با ما بحث و گفتگو مى‏کنید با آنکه او پروردگار ما و پروردگار شماست و کردارهاى ما از آن ما و کردارهاى شما از آن شماست و ما براى او اخلاص مى‏ورزیم (139)

خداوند با اشاره به کلمه عمل توجه انسان را به این نکته  جلب کرده که نیت خالصی که عمل خالصانه در پی نداشته باشد نیتی غیر توحیدی است که صاحبان آن دروغگوهستند .

 انسانی که با یقین قدم در راه دین مخلصانه می نهد مزین به تمامیت اخلاص می شود اینچنین انسانی تمام اعمال ونیتش توحیدی است و در درونش ذره ائی غیر خدا جای ندارد بدین سبب حتی خواندن و خواستن او نیز خدائی می شود ( دعای توحیدی ) چند لحظه به دعا های خود فکر کنیم ؟‌ چند درصد آن خواستن خدا برای خدا است ؟‌آیا دعای ما لبریز ازخواستن های ما از خدا برای ما نیست ؟‌ ما باید برداشته شود تا خدا جایگزین ان شود ( چه ارتباط زیبائی دارد اخلاص با توکل و تسلیم ورضا ) خداوند در آیه 14 مومن

فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ ?14?

پس خدا را پاکدلانه فرا خوانید هر چند ناباوران را ناخوش افتد (14)

خدائی خواستن را به ما تذکر می دهد . حال انسانی با یقین ، نیت وعمل خالص و خواستن خدائی داریم، کجای این انسان خالی از خدا است تا گناه جایگزین آن شود ؟ عصمت معصوم برای همین است که به انتهاترین نقطه اخلاص رسیدند در این انسان جائی برای گناه باقی نمی ماند .



مرزلن ::: شنبه 86/9/3::: ساعت 6:10 عصر

به نام خدا

رابطه بین اخلاص وتوحید (1)

بررسی این رابطه از دو جنبه قابل تامل است 

 1- بررسی سوره اخلاص ( توحید ) به عنوان رکن اصلی این ارتباط

2- بررسی سایر آیات . که در دو پست جداگانه به ان پرداخته خواهد شد .

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ?1? اللَّهُ الصَّمَدُ ?2? لمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ?3? وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ ?4?

 به نام خداوند بخشنده مهربان

 بگو اوست خدای یگانه (1)خدای صمد(ثابت متعالی ) (2) کسی را نزاده وزاده نشده (3)

 و هیچ کس او را همتا نیست (4)

 1- در نام سوره ها نیاز به تفکر و تعقل بسیار است این نامگذاریها خود راهبر انسان به سوی بسیاری از روشنائیها می تواند باشد ،اینکه چرا نام دیگر سوره توحید ، اخلاص است ما را با این تفکر وادار می کند که ارتباطی تنگاتنگ بین این دو واژه وجود دارد . خداوند در این سوره به صورت بسیار موجز وبسیار کامل ( یکی ار عللی که قران معجزه جاوید است بیان مفاهیم عالی در کوتاهترین جمله ها  است ) خود را از زبان نبی اکرم معرفی کرده است یکتا ، تنها ، نه زاده نه زاده شده ( هیچ وابستگی به هیج چیز ندارد ) هیچ کس وهیچ چیز هم کفو و هم ردیف او نیست .

در پست های گذشته گفتیم اخلاص یعنی خالص شدن ، اما ابتدائی ترین سوال این است خالص برای چه کسی ویا چه چیزی ؟ خداوند با نعمت اختیاری که به انسان عطا فرموده ،‏ علاوه بر آفرینش فطرتی خدا جو  و فرستادن رسولان بسیار، انسان را بین پذیرفتن یا عدم پذیرفتن مختار قرار داده است خود بارها در قران فرموده است راه هدایت آشکار است و هر که خواهد هدایت یافت و هر کس نخواهد به ظلمت شتافت .

در سوره اخلاص با معرفی خود، انسان را بین پذیرش عالیترین موجود هستی که هیچ کس وهیچ چیز شبیه ومانند او نیست وپذیریش هر موجود دیگری غیر از خدا مختار قرار داده ،به بیان دیگر خدا در یک طرف و هر آنچه غیر از خدا در سوی دیگر قرار گرفته است ، ابتدا انسان باید در پذیرش وحدانیت به یقین برسد ، یقین اولین گام برای قدم نهادن در مسیر اخلاص است ، اگر خداوند به عنوان کاملترین پذیرفته نگردد آیا انتظار داشتن اخلاص برای این خدا انتظار عاقلانه ائی است ؟‏باید بپذیریم تنها اوست و لاغیر ،‏این پذیرش ویقین باور قلبی انسان را چنان کامل می کند وچنان آرامشی به انسان می دهد که همه سعی خود را می کند تا مورد توجه او قرار گیرد همه اعمال ونیات خود راخالص  می سازد تا خداوند به سوی او نظری مهر آمیز افکند ،این یقین اخلاص را چون شهد شیرین می سازد ، و به سعی در رسیدن به اخلاص طعم خوش می دهد . یقین پایه رسیدن به اخلاص کامل و قدم نهادن در مسیر خالص شدن برای موجودی است که هیچ کس وهیچ چیز هم کفو او نیست و این یقین به دست نمی آید مگر با شناخت و سعی در شناخت ذات بی مثال خدا ، هر قدم برای شناخت کامل خداوند وعظمت خداوند، قدمی است برای رسیدن به اخلاص محبوب، ومگر نه این است که شناخت عدل وعلم و ...شناخت را نسبت به عالم وعادل مطلق افزایش می دهد ؟‏ پس می توانیم مدعی باشیم که با مدد بی همتای عالم در مسیر اخلاص گام می نهیم .



مرزلن ::: جمعه 86/9/2::: ساعت 3:49 عصر

                   بسم الله الرحمن الرحیم

  قال َ رَبِّ بِما اَغْوَیتَنی لَاُزَیِّنَنَّ لَهُم فِی الْاَرْضِ وَ لَاُغویَنَّهُمْ اَجْمَعین َ (39)

اِلّا عِبادَکَ مِنْهُم ُ الْمُخْلَصین َ ( 40 )

 ابلیس گفت :  پروردگارا !  به سبب آنکه مرا گمراه  ساختی  من هم  در زمین  بدی  را برایشان  می آرایم  و همه را  گمراه می سازم ( 39 ) مگر بندگان مخلَص تو را از میان آنان ( 40 ) حجر

مخلَص : کسی که خدا او را برای خود خالص ساخته است وقتی با اخلاص ( یعنی بانیّت  فقط  برای خدا و فقط  قرب به خدا ) در مقابل اوامر الهی تسلیم  باشیم  و تعظیم کنیم وفرمان خدا را ارجع بر منافع شخصی بدانیم ( به خاطر اعتقاد و باور راسخ به مبرا بودن خداوند از هر کمو کاست و ضعفی ) ، امیال و هوسها و شهوات و لذایذ و ... در مقابل چشمانمان بی رنگ و بی ارزش میشوند و ما در مبارزه با نفسمان به با  ارزشترین و بهترین و زیباترین وعظیم ترین و پرقدرت ترین و کاملترین  مقام ( نزد خداوند) و (  غیر قابل نفوذ ترین  ومنفورترین صفت اخلاقی بنده خوب خدا  نزد شیطان ) نائل میشویم .

نتیجه اخلاص در نیّت  و عمل  بنده مؤمن اینست : که خداوند دل آن بنده را برای خود خالص میگرداند . یعنی جز خداوندمتعال هیچ کس دیگری هیچ سهم و قسمت و بهره ای از او، و وجودش نداشته باشد .

الهی !!!  این همه عظمت فقط  در یک واژه  الله اکبر      خداوند چه عزّت و عظمتی به بنده  خالصش عطا میکند که شیطان صراحتاً  خود را در مقابل او ناتوان و ناچیزمیبیند . خوشا به حال دل ها ی خالص و صاف و بی آلایش ، که  فقط  صفات زیبا و پسندیده  را در خود جای داده اند و در قلب و روحشان به روی هر چه غیر خداست بسته شده است . 

اخلاص ، مخلَص ، خلوص  ( زیباترین و شورانگیزترین  واژه هایی که اگر تمام عمر هم در این واژهای لطیف  و  ظریف تفکر و توجّه کنیم باز هم نمیتوانیم به توصیف زیبایی ها و اسرار این واژه وصف ناپذیر بپردازیم و به درستی درکش  کنیم)

الها توفیق درک و نائل آمدن به این مقام و منزلت نزد خودت را به شایسته ترین بندگانت عنایت بفرما .  الهی آمین  آمین

 روزنه های امید شیطان  :

 شیطان با این سخنان به نوعی به تحریک انسان های کوته بین هم پرداخته و ذهن آنها را از حقیقت و واقعیت منحرف ساخته است . انسان کوته بین میگوید:

مگرهمه بنده خدا نیستند ؟ مگر خدا بین بنده ها تبعیض قائل میشود ؟ مگر همه نزد خداوند برابرو یکسان نیستند ؟ ( از نظر حقوق انسانی ) اما نکته اینست : همانطور که شیطان ، خودش گرفتار مرض غرور و خود برتر بینی شد  و خود ،  راه گمراهی  و باطل را برگزید که بعضی بندگان از روی جهل و نادانی ویا به خاطر هوسران بودن وکوته فکری و کوته بینی و نداشتن نیت خالص برای ارتباط با خداوند ، خودشان ، خودشان را گرفتار گناه وهمنشینی با شیطان میکند ودست به دامن ناپاک شیطان میآلایند و دل را به این وسیله از ایمان وتقوا  تهی میکنند و به  زشت ترین و بدترین  زینتهای زودگذر دنیوی ،  که شیطان خود آن زشتی ها را برای انسان آراسته، غرّه میشوند و دل خوش میکنند . و از رحمت  وجود  یاد خدا و عطش عشق الهی  محروم میشوند ، روح اخلاص ، دل را از قید و بندهای دنیوی رهایی  میبخشد و وجود انسان را از شر شیطان لعین محفوظ  میداردچون خدا روح او را تعالی میبخشد وبرای خودش خالص و خدایی میکند .

زینتها و لذ ّات زودگذر وفریبنده دنیوی ( مال ، جان، مقام ، هوا و هوس و ...) دل ضعیف النفس را به راحتی زیر و رو میکند  و نیّت و هدف ناب  و نهایی زندگی را از  وجود  آنها بی رحمانه  بیرون میکشد  و اهداف مادی  و بی ارزش را جایگزین میکند و او را با خود به قعر زشتیها و ناپاکی ها و گناه میبرد . 

 شیطان  رانده شده از هر فرصتی ، حتی لحظه ای شک و تردید  یا  کوچکترین  لغزشی  برای فریفتن  و گمراهی انسان بهره میبرد .  مانند یک دزد  وارد خانه دلمان  میشود و هست و نیستمان از ایمان و تقوی را از ما غارت میکند ، در حالیکه ما  درحالیکه ما در عالم بی خبری به سر میبریم .

 دزد میآید نهان در مسکنم                             گویدم که پاسبانی میکنم

خودخواهی ،  زیاده خواهی ( حرص و طمع ) ،  ریاکاری ، تظاهر و خود نمایی ،  تکبر ، منفعت  طلبی شخصی ، دروغگویی، جهل و نادانی ، حسادت ، دورویی و ...  هر کدام از این خصوصیات و رذائل اخلاقی  ،  حتی اگر یکی از اینها  در درون انسان  وجود  داشته باشد در آن دل دیگر جایی  برای اخلاص  نیست . اینها  دستاویز  شیطان لعین هستند  برای  گمراه کردن بنده های خداوند  .

                 لعنت و نفرین بر شیطان                           



مرزلن ::: یکشنبه 86/8/27::: ساعت 4:46 عصر

<   <<   6   7   8   9      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ