سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نماز تقرب هر پرهیزگار است و حج جهاد هر ناتوان ، و براى هر چیز زکاتى است و زکاة تن روزه است ، و جهاد زن بودن شوى را به فرمان . [نهج البلاغه]
سرچشمه

 

به نام یگانه خالق هستی بخش

 

آیات 22و 23 سوره مبارکه حجر:

"و ارسلنا الریاح لواقح فانزلنا من السماء ماء فاسقینا کموه و ما انتم له بخازنین"

" و انا لنحن نحیی و نمیت و نحن الوارثون"

 ما بادها را برای تلقیح (ابرها و بهم پیوستن و بارور ساختن آنها) فرستادیم، و از آسمان آبی نازل کردیم با آن (شما،نباتات و حیوانات شما را)سیراب ساختیم، در حالی که شما توانائی حفظ و نگهداری آن را نداشتید.

 مائیم که زنده می‏کنیم و میمیرانیم و وارث (همه جهان) ما هستیم.

 

این آیات به دنبال  بیان قسمتی از اسرار آفرینش و نعمتهای خدا در آیات گذشته، مانند آفرینش زمین، کوهها، گیاهان، وسائل زندگی است. در نخستین آیه مورد بحث به وزش بادها و نقش مؤثر آنها در نزول بارانها اشاره کرده می‏گوید: ما بادها را فرستادیم در حالی که بارور کننده‏اند (قطعات ابر را به هم می‏پیوندند و بارور می‏سازند) (و ارسلنا الریاح لواقح).

و به دنبال آن از آسمان آبی فرو فرستادیم (فانزلنا من السماء ماء).

و بوسیله آن همه شما را سیراب کردیم (فاسقینا کموه).

در حالی که شما توانائی بر حفظ و نگهداری آن نداشتید (و ما انتم له بخازنین).

لواقح جمع لاقح به معنی بارور کننده است، و در اینجا اشاره به بادهائی است که قطعات ابر را به هم پیوند می‏دهد، و آنها را آماده باران می‏سازد.

گرچه بعضی از دانشمندان معاصر خواسته‏اند این آیه را اشاره به تلقیح گیاهان بوسیله بادها و گردافشانی بگیرند: و از این راه به یکی از مسائلی علمی که در عصر نزول قرآن مورد توجه جوامع بشری نبود تفسیر کنند، و از دلائل اعجاز علمی قرآن بشمارند، ولی در عین قبول این واقعیت که وزش بادها اثر عمیقی در جابجا کردن گرده‏های نطفه نر و بارور ساختن گیاهان دارند نمی‏توان آیه فوق را اشاره به آن دانست.

چرا که بعد از این کلمه بلافاصله، نازل شدن باران از آسمان (آنهم با فاء تفریع) آمده است، که نشان می‏دهد تلقیح کردن بادها مقدمه‏ای برای نزول باران است.

به هر حال تعبیر فوق از زیباترین تعبیراتی است در مورد ابرها و تولد باران از آنها ممکن است گفته شود.

ابرها را به مادران و پدرانی تشبیه کرده که به کمک بادها آمیزش می‏کنند و باردار می‏شوند و فرزندان خود، دانه‏های باران، را به زمین می‏نهند.

ما انتم له بخازنین (شما توانائی حفظ و ذخیره کردن این آبها را ندارید) ممکن است اشاره به ذخیره کردن آب باران قبل از نزولش باشد، یعنی شما نمی‏توانید این ابرها که منابع اصلی بارانند در اختیار بگیرید، و نیز ممکن است اشاره به ذخیره کردن باران بعد از نزولش باشد، یعنی شما نمی‏توانید حتی بعد از نزول باران آنرا بمقدار زیاد گرد آوری و حفظ کنید، این خدا است که از طریق منجمد ساختن آنها در قله کوهها به صورت برف و یخ، و یا فرستادن آنها به اعماق زمین که بعدا به صورت چشمه‏ها و کاریزها و چاهها ظاهر می‏شوند، آنها را گردآوری و ذخیره می‏کند.

سپس به معاد و مقدمات آن اشاره کرده، میگوید: مائیم که زنده می‏کنیم و مائیم که میمیرانیم (و انا لنحن نحیی و نمیت).

و وارث همه روی زمین و تمام این جهان مائیم (و نحن الوارثون).

اشاره به مساله حیات و مرگ که در واقع مهمترین و قطعی‏ترین مسائل است هم می‏تواند مقدمه برای بحث معاد باشد و هم تکمیلی برای بحث توحید، چرا که پدیده حیات شگرف‏ترین پدیده عالم هستی است، و بررسی این پدیده به خوبی می‏تواند ما را به آفریننده حیات آشنا سازد، اصولا نظام مرگ و زندگی نظامی است که بدون اتکاء بر یک قدرت و علم بی پایان امکان پذیر نیست.

از سوی دیگر وجود مرگ و زندگی خود دلیل بر این است که موجودات این عالم از خود چیزی ندارد و هر چه دارند از ناحیه دیگری است، و سرانجام وارث همه آنها خدا است!

 

در نهایت یک سئوال:

آیا پرده‌برداری قرآن از «آمیزش و لقاح» در ابرها و گیاهان یک اعجاز علمی است؟

هر چند بشر از دیرباز می‌دانسته که در برخی گیاهان ـ مانندخرما ـ اگر گروه‌های نر آنان را به گیاه ماده برساند محصول بدست می‌آید؛ ولی این اطلاعات محدود به چند گیاه خاص بود، تا اینکه لینه (1778 ـ 1707م) طبیعی دان سوئدی در قرن 18 م قانون «زوجیت عمومی در گیاهان» را کشف کرد.

در مورد باران نیز باید گفت: بشر اطلاعاتی از کیفیت نزول آن نداشت تا اینکه در سال‌های اخیر با پیشرفت در رشته‌هایی چون هواشناسی، به مسئله‌ی تلقیح ابرها پی‌بردند. و حتی بحث از باران مصنوعی پیش آمد. در اینجا بود که دانشمندان متوجه نقش عجیب بادها در زایا شدن ابرها شدند.

بحث قرآنی (اسرار علمی)

آیه‌ی 22 سوره‌ی حجر، در این موضوع، نقش محوری را دارد که خداوند می‌فرماید:

«وَأَرْسَلْنَا الرِّیَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنزَلْنَا مِنَ السَّماءِ مَاءً...»

«و بادها را باردار کننده فرستادیم و از آسمان آبی نازل کردیم.»

در مورد این آیه سه نظر وجود دارد:

الف: منظور لقاح گیاهان است:

برخی نویسندگان ضمن تقسیم عوامل لقاح در گیاهان به رئیسی (مثل حشرات) و غیر رئیسی (مثل آب، انسان و ...) نقش بادها را در این زمینه مهم ارزیابی کرده و می‌گویند: «علم کشف کرده که مهمترین گیاهان خشکی و آبی، بوسیله‌ی باد تلقیح می‌شوند، از این روست که قرآن از میان عوامل لقاح، باد را ذکر کرده است.»

ب: منظور لقاح ابرهاست:

برخی دانشمندان بر این باورند که حتی وجود بخار آب در هوا و اشباع هوا و یا حتی تقطیر آن در سطوح بالایی جوّ، برای ریزش باران کافی نیست زیرا ممکن است با وجود اشباع، تقطیر نشود و یا اینکه قطرات آنقدر ریز باشند که معلق بمانند و نبارند؛ بلکه شرط سومی نیز ضرورت دارد که آن، «بارورشدن»، یا «عمل لقاح» است.

به این ترتیب که:

باد، ذرات نامرئی نمک را از دریا با خود می‌آورد تا به همراه قطرات ریز آب، نطفه‌های جذب کننده و آماس کننده را تشکیل دهد و سرانجام با تلاطم و تصادم بادها به هم بپیوندند، رفته رفته درشت شده و سقوط کنند.

همچنین توده‌های ابر، در اثر اصطکاک با عوارض زمین و اجسام معلق در باد، دارای بارهای الکتریکی مخالف می‌شوند که تخلیه‌ی آن ـ رعد و برق ـ باعث یونیزه شدن هوا و تشکیل اُزن می‌گردد که به پیوستن و درست شدن باران کمک فراوان می‌نماید.

ج: منظور لقاح ابرها و گیاهان است:

برخی دیگر از دانشمندان و صاحب نظران انحصار آیه در یکی از دو معنای فوق را رد می‌کنند. و می‌گویند: اگر چه قسمت دوم آیه بوسیله «فاء» که یکی از موارد کاربردش نتیجه‌گیری است به قسمت اول ربط داده شده است ـ بادها را زایا کننده فرستادیم «پس» نازل کردیم ... ـ ولی منظور آن فقط لقاح ابرها نیست بلکه قسمت اول آیه، یک فرمول کلی را ارائه می‌دهد چه در گیاهان و چه در ابرها؛ و قسمت دوم (از آسمان آبی نازل کردیم) یکی از موارد و نمونه‌های آن است.

 

موارد مشابه دیگری نیز در قرآن وجود دارد مثلاً در حالی که تنها فایده نزول باران، روییدن گیاهان نیست؛ می‌فرماید: «فَأَنْزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِن کُلِّ الَّثمَرَاتِ»: «پس بوسیله‌ی آن آب را نازل کردیم «پس» بوسیله‌ی آن بیرون آوردیم از زمین تمام ثمرات را».

 

نتیجه‌گیری:

* قسمت اول آیه قاعده‌ی کلی است، و قسمت دوم یک نمونه و مصداق از آن است پس آیه می‌تواند هم لقاح در گیاهان و هم ابرها را شامل شود.

*آیه فوق می‌تواند چیزی فراتر از ابر و گیاه را شامل شود. که ممکن است در آینده، علم از آن پرده برداری کند.

* اشاره‌ی علمی قرآن به پدیده‌ی «لقاح در ابرها»، می‌تواند «اعجاز علمی» به شمار آید چرا که این مسئله تا سال‌های اخیر برای بشر مشخص نشده بود.

ولی در مورد گیاهان، از آنجا که بشر از گرده افشانی گیاهان ـ هر چند محدود ـ اطلاع داشته است با یک درجه تنزّل جزء «شگفتی‌های علمی قرآن» به حساب می‌آید نه «اعجاز علمی».

 

 

 



مرزلن ::: جمعه 84/10/9::: ساعت 6:44 عصر


لیست کل یادداشت های این وبلاگ