سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دشمن ترینِ مردم نزد خداوند ـ عزّوجلّ ـ، کسی است که به ناحق، پشت مسلمانی را برهنه کند [و بر آن تازیانه زند] و کسی است که به ناحق، کسی را که وی را نزده است، بزند یا آن را که قتلی مرتکب نشده است را بکشد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
سرچشمه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

سوره نازعات ایات 1 تا 5

 وَالنَّازِعَاتِ غَرْقًا 1 والنَّاشِطَاتِ نَشْطًا 2وَالسَّابِحَاتِ سَبْحًا 3

فَالسَّابِقَاتِ سَبْقًا 4  فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا 5  

 

 

 

 

 

سوگند به فرشتگانى که [از کافران] به سختى جان ستانند (1) و به فرشتگانى که جان [مؤمنان] را به آرامى گیرند (2) و به فرشتگانى که [در دریاى بى‏مانند] شناکنان شناورند (3)پس در پیشى گرفتن [در فرمان خدا] سبقت‏گیرنده‏اند  (4)وکار [بندگان] را تدبیر مى‏کنند (5)

 

نزع :از جا کندن ، عزل کردن ، استخراج کردن ، به طرف خود کشیدن ،( نزاع = دشمنی )

غرق : در آب فرو رفتن ، غرق شده ، تمام یک چیز را گرفت  وبرداشت ،

نشط : زنده دل شدن ، به نشاط آمدن ، چابک شدن

سبح : خوابید ، آرام گرفت ، یکباره شنا کرد ، ستاره در فضا شناور بودن

امر : فرمان داد ، امر کرد ،‌ دستورداد

 

قسم به:

علت قسم:

 

قسم به فرشتگان ،گفتیم هر چیز ارزشمند جای قسم است و ملائک یکی از ارزشمندترین ها هستند برای سوگند پروردگار ،در نگاه اول ملائک مخلوقاتی هستند مدبر امور وفرمانبردار ،این نگاه ساده ترین نگاه است به اینان ،ولی وقتی جای قسم خداوند قرار می گیرند نتایجی بسیار زیبا به دست می آید

1- خداوند قادر، به بهترین شکل عزت ملائک را با چند قسمی که  به انان می خورد ، برای همه هستی روشن می سازد که اینان چنان دارای عزت و مقام هستند که محل سوگند خداوند گشته اند این شیوه برخورد احترام آمیز با مخلوق تنها  از ذات بی مثال کبریائی خداوند شدنی است تا جائی که ایمان به ملائک را یکی ازشرایط ایمان می نامد

 2 -ملائک وسیله اجرای اهداف هستند ،هر وسیله که کمک کند خلقی به کمال برسد شایسته محبت واحترام است ،این نگاه باید در ما که ادعای خلیفه الهی را داریم گسترش یاید هر قدر این وسیله ارزشمند باشد و راه را سهل وآسانتر کند  محبت و احترام بیشتری دارد  وبدین سبب است میزان احترام  هرکس نسبت به قرآن و پیامبر و آل الله ... هر قدر میزان درک و شناخت ما از این وسایل رسیدن به کمال ،بیشتر باشد احترام ومحبت ما بیشتر خواهد بود ... ( یک میزان بسیار ساده از توجه و تلاش برای رسیدن به خدا میزان حب ما است به قرآن و معصومین و مومنین ).

3-  یک نگاه ساده ، مگر غیر از این است که همه موجودات اطراف ما نشانه و وسیله رسدن به کمال هستند و مگر غیر از این است که باید به همه به دیده احترام نگریست ؟ انسانهای اطراف ما ... وسایل و طبیعت ...اگر خوب دقیق شویم همه دنیا قابل محبت است واحترام دراین دیدگاه دیگر جائی برای خشم وغضب واعتراض باقی نخواهد ماند .

4- این همه تاکید خداوند به ملائک در قرآن برای یاد آوری ما است که وجود این عزیزان ومیزان اهمیت کارشان را فراموش نکنیم ...ولی متاسفانه در خیلی از مواقع وجود این بزرگان را به دست فراموشی می سپاریم و در بسیاری از موارد وظیفه خطیراین بزرگان را فراموش می کنیم ،تدبیر همه امور خلقت به دست این عزیزان است اگر علمی به ما می رسد به گفته قران حاملان علم اینان هستند و ایا فراموشی اینان ناشکری به این نعمت زیبا و بی انتها نیست؟ عزیزانی که برای انجام فرامین خدا گوی سبقت از هم می ربایند ...

 

واما چرا خداوند برای اثبات واقعه عظیم قیامت به این بزرگان سوگند یاد می کند ؟ اگر به سیر خلقت انسان توجه کنیم در ابتدای خلقت انسان ملائک مورد گفتگوی خداوند قرار گرفتند و شاهد حضور وعلت حضور انسان، بودند و پس از خلقت انسان نیز این سیر را با انسان طی نمودند ،در واقع ملائک شاهدان نیکوئی برای انسان به شمار می ایند و آیا شایسته نیست برای ادامه سیر زندگی انسان نیز موردر سوگند وشهادت قرار بگیرند ؟ ملائک به عنوان آگاهان و تسلیمان تدبیر خداوند بر آن واقعه(قیامت ) ،مهر حقی هستند که در آن واقعه  باز به انجام فرامین خداوند مشغولند وتسلیم ودر اجرای فرمان خداوند

در علت تسلیم بی قید وشرط ملائک که به واسطه امر پروردگار گوی سبقت از هم می ربایند کلامی  شایسته بیان نیست مگر محبتی که ملائک به خداوند قهار دارند که آنان به واسطه نوع خلقتشان به علم وشعوری دست یازیدن که این مهر را به دنبال دارد اگر ملائک عاشق خدا نباشند چه دلیلی دارد که این همه کار سخت را انجام دهند ودر انجامش از هم پیشی گیرند ؟ برای آنان در این عشق تسلیم مهم است وفرمان یار که برای اطاعت امر گاه حامل وحی خدا می شوند و گاه سبب مرگ آدمی ودراطاعت  ، چه فرق می کند به سختی جان کافر بگیرند ویا به نرمی و نشاط جان مومن ؟  و می توان به عشق ملائک و اطاعت آنان رسید وبرتر از آنان گردید که پیامبر (ص)به یقینی رسید که نمازش عشق بود وغضبش عشق یار، که علی (ع) گوی عشق واطاعت از ملک ربود و جای سجده ملائک و مگر می شود جز عشق به سجده درآئی در مقابل آدمی خاکی ؟ و ملائک الگوی عشق ورزی به یگانه معشوق همه عالمند و ما در عشق ورزی نگاه بر یقین آنان داریم این لطیفان خلقت، هر روز وشام در تدبیر الهی تسبیح می گویند ومگر تسبییح غیر از فرمانبردای از یار است که اینان کارو تسبیح وسجده وهمه را به ما یاد می دهند ،اینجا هستند همین جا کنار دست ما جلوی چشم ما به تدبیر امور ما ودنیا مشغولند .ملائک چون ستارگان در فضای اطراف ما حضوری زیبا دارند ودنیای نازیبای ما را با زیبائی تسلیم خود قابل تحمل می کنند و چه دنیای زیبائی است دنیای ما که صدای پرملک برای انجام فرمان خدا به گوش می رسد تنها باید گوشی باز باشد وچشمی بینا تا حضور آنان را که هر صبح وشام در عرش خدا برای انسان دعا می  کنند بشنود ...و تکذیب این بزرگان تکذیب معجزه موسی را به یاد می آورد که به چشم دیدند گوئی نمی بینند واینان هستند که مهر بر گوش وچشمشان خورده و آیا دانشمندان ومردمانی که علت بسیاری از عوامل ر ابه طبیعت نسبت می دهند جز تکذیب همه تلاش ملائک کاری می کنند؟

و آیا بی توجهی به این عزیزان شایسته جزا نیست ؟

 

 و آیا خداوند با وجود این عزیزان نیازی به عبادت ما دارد ؟ چه کوچکیم ما چه غره هستیم با اندکی عبادت چه طلبکار هستیم از خدا چه....و



مرزلن ::: سه شنبه 87/2/31::: ساعت 10:46 صبح


لیست کل یادداشت های این وبلاگ