سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه دردانشش اختلاف و دوگانگی نباشد . [امام باقر علیه السلام ـ در بیان معنای راسخان در دانش ـ]
سرچشمه

بسم الله الرحمن الرحیم

آیات 1 و2 و3  سوره لیل  

وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَى‏ (1) قسم به شب تار هنگامی که جهان را در پرده سیاهی بپوشاند

وَالنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى‏ (2) قسم به روز که عالم را به ظهور خود روشن کند

وَمَا خَلَقَ الذَّکَرَ وَالْأُنثَى‏ (3) قسم به مخلوقات خدا که همه  نر وماده هستند

 تا این قسمت آیه اشاره به قسم های خداوند شده است که عبارت است از شب ، روز ، مونث ومذکر ... در باب  قسم توجه به این نکته ضروری است که هر کس به ارزشمندترین چیزها سوگند می خورد و خداوند هم حتما به بهترین و ارزشمند ترین چیزها سوگند یاد نموده است ... شب  و روز ، که چندین بار مورد قسم خدا بوده است ولی از جالبترین نکات سوگندها ،این است که هر سوگند در باب شب وروز با دیگری فرق می کند ... شب وروز کلیتی است که خداوند به کلیت تنها سوگند یاد نکرده بلکه جز های این کلیت نیز به قدری عظیم است که خداوند به آنها سوگند می خورد بر این اساس تا اندازه ای مفهوم آیه ائی که خدا می فرماید اگر همه دریاها مرکب شوند وهمه درختها قلم نمی توانند در باب خلقت خدا بنگارند پی می بریم  ... و مونث ومذکر اصل زوجیتی که در تمام موجودات وجود دارد اصلی که هنوز علم به عمق ان دست پیدا نکرده  1- توجه به اجزای افرینش ،  مثل توجه به زمانهای خاص که در این زمانی  منظور است  که  پرده شب جهان را می پوشاند ( زمان ابتدای شب ) و قسم به ابتدای روز که جهان روشن می شود ...در واقع توجه به زمان و اجزا تذکر دادده شده است ثانیه ، دقیقه ، ساعت ، سال ، قرن که در هر قسمتی از آن تقدیری نوشته می شود اصلا تولد هر انسان تقدیری از جانب خدا که به احسن ترین حالها مقرر می گردد 2- اهمیت مونث و مذکر در نزد خدا ( زوج )

و اما خداوند این سوگندها را در باب چه مهمی بیان نمودند ؟

که سعی وکوشش شما مردم بسیار مختلف است( تفاوت انسانها) إِنَّ سَعْیَکُمْ لَشَتَّى‏(4) علت این ختلاف؟  آیات بعد اشاره می کند انسانها به دو گروه تقسیم می شوند.فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى‏ وَاتَّقَى‏ (5) وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى‏ (6) فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى‏ (7) وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْنَى‏ (8) وَکَذَّبَ بِالْحُسْنَى‏ (9) فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى‏ (10)

 گروه اول که به نیکوئی تصدیق کردند ( عمل خیر ) وگروهی که نیکوئی را تکذیب کردند ( عمل شر ) نتیجه : گروه اول آسانی عمل در کارها و گروه دوم سختی عمل در کارها

یک معادله بسیار ساده : حضور انسان در دنیا، سپس کوشش او در عمل و نتیجه این عمل = اختیار

انسانها بر حسب کوشش به نتیجه مختلف می رسند

اگر اختیار نبود آیا اولا کوشش متفاوت معنی داشت ؟ و آیا نتیجه متفاوت که خداوند برای رسیدن به آن قسم یاد کرده معنی می یافت ؟‌به آیات دقت کنیم ... خداوند فرموده کارها نفرموده در دنیا یا در آخرت ... پس هر عمل بد باعث سختی در کارها می شود چه دنیوی چه آخروی ...

تعریف تقدیر بر اساس آیات بالا : خداوند تمام عناصر را از جمله پیدایش شب و روز وزوجیت و میوه و... مسخر انسان ساخته وهمه وسایل هدایت را نیز برای او فراهم ساخته مثل وجود بی نظیر پیامبران ،وحی کتاب و... حال انسان با توجه به این داشته ها واین دنیای نورانی هدایت یکی از دو مسیر ضلالت یا هدایت را انتخاب می کند ... وبا این داشته ها نعمت اختیار به او هدیه شده ومی تواند هر کدام را برگزیند

به مثال توجه کنیم خداوند در تقدیر فردی 60 سال عمر در نظر گرفته است این فرد با اختیار سوار ماشینی می شود و درحالت مستی رانندگی می کند و بر اساس این عمل اختیارانه تصادف می کند و می میرد ... این مثال رابطه اختیار وتقدیر خداوند را به وضوح روشن می کند ... در روز عاشورا هر دو گروه در شب قدر خود با اختیار یکی از دو راه را انتخاب نمودند و با اختیار خود به تقدیر معنا دادند ... هر شب و روز و هر ساعت و ثانیه می تواند برای انسان شب وروز قدر باشد بنابراین ساده گذشتن از زمان وفرصت ها براری رسیدن به هدف می تواند تاوان جبران ناپذیری به همراه داشته باشد

سوال : پس همه بیماریها و نداشتن ها به دلیل سعی و تلاش خیر وشر ما است ... بله این آیه بی هیچ تعارفی با انسان همه سختی وراحتی درزندگی را به اعمال انسان مربوط می داند .

بسم الله الّرحمن الّرحیم

آیات 1و 2 و3  سوره تین

وَالتِّینِ وَالزَّیْتُونِ (1) قسم به تین وزیتون َطُورِ سِینِینَ (2) قسم به طور سینا وَهذَا الْبَلَدِ الْأَمِینِ (3) قسم به این سرزمین امن

موارد قسم : تین و زیتون – طور سینا – مکه

توجه به آفرینش طبیعت – توجه به شهری که مورد تکریم است ( تکریم این شهر به دلیل وجود پیامبران به خصوص پیامبر اکرم بوده ) هر شهری که انسان شایسته ائی در آن باشد قابل ارزش است و موجب سوگند خدا و باید حرمت آنها را نگه داشت ...

علت قسم : لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ (4) انسان را در مقام احسن تقویم (نیکوترین مراتب ) آفرید

ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ (5) سپس به برگردانیدیم به اسفل السافلین

إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ (6) مگر کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند که برای انها اجر دائمی است

 انسان در بهترین مقام آفریده شده است ... ولی به اسفل السافلین رسید ...چرا ؟ مگر کسانی که ایمان اوردند وعمل صالح انجام دادند

اختیار = احسن تقویم انسان + ایمان و عمل صالح یا +عمل غیر صالحه و اسفل السافلین

این احسن تقویم تقدیر انسان است ، خود انسان در بهترین مراتب است همه چیز برای او خلق شده حالا خود سازنده تقدیر اسفل السافلین یا اجر غیر ممنون می شود . هر انسانی قدر خود را خود تعیین می کند .در این باره هم خدا به هیچ موجودی ستم نمی کند ( ظلمت نفسی )

همه قرآن و همه آیات آن سندی است غیر قابل انکار بر اختیار انسان ، عدل ملکه جاریه در همه هستی است و آیا عدل با جبر قابل تعریف است ؟

 

 



مرزلن ::: دوشنبه 87/1/19::: ساعت 11:26 صبح


لیست کل یادداشت های این وبلاگ