سلامت مي كنم تا كه سلامت باشي
صبر و علم در تعامل با يكديگر مانند يك جاده دو طرفه مي باشد كه هر كدام با ديگري تعريف خويش را دارند ، در تعريف علم حضوري و حصولي جايگاه علم كاملا مشخص شده است .
در مقطعي علم به تنهايي شايد به ضد ارزش نيز تبديل شود ، ولي آيات بي شماري در قرآن در تعريف علم و اهميت آن هست كه باعث مباهات مي باشد ، اما هيچگاه براي صبر چنين تعاريفي را نميتوان تصور ركرد و صبر همواره رفيع ترين جايگاه را براي خويش دارا بوده است .
علم بدون تزكيه و تهذيب را فقط با صبر مي توان تحمل كرد در دنياي علمي امروز ، علم بدون تهذيب سلاح مخربي است به دست زنگي مست .
صبر در يك نگاه و نظر داراي ويژگيهايي است با علم كه عبارتند از .
1-صبر بهترين انگيزه براي رسيدن به علم است
2- صبر بهترين محرك براي رسيدن به علم ناب الهي است
3- صبر بهترين محك براي شناخت علم پاك از نا پاك است
4- صبر عاملي است براي دسته بندي كردن علم
5- صبر عاملي است براي درك علم با روح و جان و روان
6- ثبر عاملي است براي تصفيه دروني
و اما صبر با اين شش عامل در رابطه مستقيم با علم معنا پيدا مي كنند ، هر چند خود صبر داراي ويژگيهايي است كه خود به خود هر كسي با داشتن مقام صبر ار آن بر خوردار مي گردد براي مثال مي توان از آْنها نام برد و اين همان ارتباط بين صفات دروني و صبر است
1- صبرعاملي است براي استفامت و پايداري
2-صبر عاملي است براي جاودانگي و ماندگاري
3- صبر عاملي است براي ايجاد احترام متقابل
4- صبر عاملي است براي روشن كردن روابط
5- صبر عاملي است براي پايداري هاي روحي و رواني
6- صبر عاملي است براي تقويت ايمان
و اما رابطه صبر و امامت و رهبري جامعه نيز بيان شده و جالب است كه فرموديد امامت را با صبر هديه مي كنند و از رهگذر اين امامت و صبر انسان به يقين مي رسد و علم راستين نيز انسان را به يقين مي رساند هم چنان كه علم پيامبران و امامان .
اما پيشنهاد ميكنم رابطه صبر و شكر را كه نوشتيد حاصلش (( علم )) است را كمي دقيق تر بررسي كنيم و ببينيم كه آيا ما حصل شكر + صبر = علم ؟ به نظرم ميرسد ماحصل شكر و صبر بايد قرار و سكون و آرامش و طمانينه باشد نه علم