بنام خداوندي که يادش بيان دل و زبان است
مؤمنان همان کسانىاند که چون خدا ياد شود دلهايشان بترسد و چون آيات او بر آنان خوانده شود بر ايمانشان بيفزايد و بر پروردگار خود توکل مىکنند واينگونه ذره ذره انوار ايمان در وجودشان پر فروغ تر تابيده ميشود و ميرسند به مقامي که ياد و ذکر ذات پاکش آرام جان و راحت روانشان ميشود .....
با سلام و احترامات فراوان
پست موجز و مختصر است اما با مفاهيمي سنگين و عميق ، که درس تقوا و ايمان عملي و مؤمنانه زندگي کردن را مي آموزد بايد بارها و بارها خواند و درس گرفت تا خودمان را از لحظه هاي غفلت که لحظه هاي مرگ تدريجي ايمان ماست نجات دهيم با توکل به تنها تکيه گاه و پناهمان و توسل به کتاب عزيز و عظيم و نغز و بي مانندش .... بسيار بسيار زيبا بود و حيفه که نگم عبرت آموز و تکان دهنده ... حيفه که نشنويم يا فراموش کنيم اين تلنگرهاي صادقانه و مهربانانه خداوند رحمان و رحيمي رو که مارو دوست داره ....
******
… اما نه از ترس خداوند از اينکه با وجود قرآن اين ارتباط پذيرفته نشود دقيقا مانند قبول نشدن در پيشگاه قرآن که اين کتاب با آن ويژگيها نيز قادر به هدايت دل سنگين و جرم گرفته انسان نشود .
... وبايد با اين سر افکندگي در مقابل خدايي مهربان زندگي کرد در آن شرايط هيچ عذابي سخت تر از دور بودن از خدا نيست و لقاء الله معناي خودش را پيدا مي کند .
و براي غلبه بر اين دوري و عذاب سخت با شيوا ترين روش به ما نشان داده است که مسير انتخابي براي گريز از آن چه مي تواند باشد و اين معجزه کلام حق است که در( مقبول ترين چيد مان هم درد و هم درمان را نشان مي دهد ) و تمام اين آيات اتمام حجتي است براي تک تک ما .
... با قرائت و خواندن قرآن و تلاوت آن به جانهاي شيفته ايمان انسان افزوده مي گردد وگرنه اگر چنانچه فقط توکل در قالب حرف و زبان باقي بماند و انسان را به جلو نراند آنگاه نمي دانم نام اين توکل را چه مي شود ناميد و يا اصلا اين هم توکل است ؟
از زحماتتون سپاسگذاريم ، سايه تون مستدام ، بهشت نصيبتون ...انشالله