با سلام
هر چند نوشتار موجز و كوتاه هست اما در بيان عنوان و قسم بسيار روان و خوب بيان شده و بقدري نغز هست كه براي هر بار باز كردن سر چشمه حيف است كه خونده نشود دست همگي درد نكنه و اما .
اين بلد كه آميخته با كيد و شدت و ناراحتي است بر چه اساسي و آيا پيامبر اكرم كه در اين شهر كه به تعبيري به رنج و سختي افريده شده است نبايد ذاراي آرامش و راحتي باشد ؟
همه مطالب رو فهميدم جز اين مطلب كه چرا بايد محروميت از اين قلم رو داشته باشيم انشالله كه بتونيم از قلم هم بر خوردار بشيم .
سلام
مادر فرزند را مي زايد و بر بدي او ناله مي كند وشايد آهي و حتي نفريني ... كه مادر تنها زاذه كه خدا خلق كرده و بر بدي بنده دائم صبر مي كند و دعوت به حسن بهشت كه خدا اعظم مهربانان است بر بنده و بنده اعظم ناشكران است به خالق كه خدا بارها تكرار مي كند اين كبر وغرور را تا شايد شرمگين شويم وكه نمي شويم ...
نمي دانم بر چه اصل بود تكرار قصه زكريا و هديه يحيي ... و ندا آمد چيزي كه زنده است وزنده مي كند اين قرآن است كه اگر من مي دانستم زودتر ... ندا آمد اين كتاب است ... مي طلبم فهم ودرك يحيي خودم را ...