سلام
كسي كه (در امور اعتقادي) كنجكاوي كند به حق نميرسد - بهتر نيست اين جمله روشنتر بيان شود ( امور اعتقادي ) معني شود و حد كنجكاوي نيز مشخص واينكه آيا هر كنجكاوي ركن كفر خواهد شد ؟مثلا ما در يك پست در مفهوم عدل به عدل در عالم برزخ وقيامت پرداختيم ايا اين نيز د معناي گفته شده گنجانده خواهد شد ؟
وَ ما يَجحَدُ بِاياتِنا اِلّا كُلُّ خَتّار ٍ كَفُور ... به اين آيه توجه كنيم ارتباط ختار كفور چيست ؟ آيا يكي از پايه هاي كفر خيانت ومكر است يا اين رابطه به صورت ديگري است ؟مكار ، حيله گر، فريبنده ، پيمان شكن ، نيرنگ باز ، غدار ، خائن ، بي وفا ، بسيار ناشكيبا ...
مجعزه قران چقدر است كه تنها با يك واژه در كنار كفور اين همه پايه كفر رابه ما معرفي مي كند به نظر من هر كدام از معاني واژه ها و به خصوص خود خيانت پايه مهمي است براي كفر يا كفر و خيانت لازم وملزوم هم هستند و يكي بي ديگري كامل نمي شود ... كفر به قران خيانت است به اين كتاب ،كفر به خدا خيانت است به وجود لايزالش ... و خيانت چه گناه كثيفي است ...
آيا كفر نقطه مقابل اخلاص است ؟
اگر دو چيز متضاد را در نظر بگيريم كفر متضاد اخلاص است ؟
آيا يك واژه توانائي اين را دارد كه متضاد چند واژه شود ؟ بر طبق معنائي واژه ها كفر مي تواند متضاد شكر - اخلاص - صبر - دين - ايمان - حق شناس ( عالم ) باشد ... يا گستره كفر به قدري وسيع است كه مي تواند انسان را از بسياري از صفات حسنه نورانيت قلبي و ... دور كند ؟
اگر مورد دوم صحيح است اين كفر چگونه مي تواند همه وجود را خالي كند و خود جايگزين شود ... در تعريف اخلاص هم همين مساله مطرح شد اخلاص ظرف وجود را از هر پلشتي پاك مي كند وفقط خدا را جايگزين مي كند ... اين تفاوت يا ارتباط اخلاص وكفر است .
و در اخر اينكه هر قدم كه مي نهيم در باب قران قدمها به سويمان برداشته مي شود ... بسيار زيبا نوشتيد قلمتان قابل تقدير است كه اجرش با صاحب قرآن
آمين