با سلام

نميدونم چرا نتونستيم امانتي كه كه خدا بهمون داد خوب نگهداري بكينم و بطور عملي نشون داد بهمون كه غره شدن به اينكه با قرآن هستيم آني ميتونه امانت رو ازمون بگيره پيشنهادم اينه كه جملات اشاره شده براي اشكالات رو حتما رفع كنيم تو پست من ضمن تشكر از دوستان براي دقت نظر و توجه به پست و تشكر ديگر از طرف نويسنده پست ار دوستي كه دلسوزانه اشكال را مطرح كردند به سلام عليكم مي بالم و از اين همه محبت خداوند نسبت به جمع خودمون سپاسگزاري ميكنم و همواره دعا ميكنم كه اين لطف خداوند هميشه شامل حال اين جمع باشه و پيوسته از الطاف بيكرانش جان تشنه ما را سيرا ب بگرداند

سلام

آيا زمانيكه هوش و حواس و تمام توجّه خودمان را به خداوند مهرورز معطوف كنيم و ازهر چه غير اوست
روي برگردانيم به عدالت كه ازاصول مذهب ماست وموهبتي از جانب خدا ست جامه عمل نپوشانده ايم ؟؟؟
« البته در بُعد عبادي »

ببخشيد ولي من اين رابطه رو خيلي متوجه نشدم ، البته مطمئن هستم در پست عدل و اخلاص به اين موضوع خواهيد پرداخت ولي ...

هنگام دعا بايد روي دل را در هر شرايطي ، هر مكاني ، هر جايگاهي و با هر مقام وشخصيتي فقط به سوي
خداوند بي همتا بعنوان يگانه ترين يگانه و تنها ياور و ياري دهنده و بهترين همراه و مونس و مقتدر ترين
قدرتي كه حتّي درك قدرتش نيز از حد تصوّر ما خارج است كنيم

سوال : همه ما دلمان مي خواهد به اين مرتبه برسيم وبايد برسيم ولي چگونه ؟

بندگان مخلص براي مصالح شخصي خودشان يا رفع گرفتاري هاي روزمره و مشكلا تشان دعا نميكنند بلكه با
دعا به درگاهش ميخواهند گرفتاري هايشان را بيشتر كند تا بيشتر و بيشتر به او روي بياورند و سرگرم ثروت
و خوشگذراني و... نشوند و با صبر و تحمّل سختيها با عشق به خداوند زندگي كنند

با عرض معذرت من با اين جمله و اين شرايط دعا اصلا موافق نيستم در جاي جاي قران اومده كه به بندگان خوب هم دنيا داده مي شود و هم اخرت پس اونا چي ؟

سلام

در باب راه هاي عملي كه دوستان سوال كرده بودند در مورد پست گذشته :

ما در پست قبل به دو مبحث اشاره كرديم كه نياز به بررسي وراه كار عملي داشت موضوع اول چگونگي دوري از فحشاء و اينكه چه كاري سبب مي شود انسان از فحشاء مصون بماند ( البته در تكميل پست اشاره شد ) توجه پدر ومادر به سير تولد كودك خيلي قبلتر از تولد بهترين راه كار عملي تربيت فرزند است اين همان وضويي است كه اشاره شد حتما اينچنين پدر ومادري در طول زندگي نيز مراقب خيلي از مسائل خواهند بود اين موضوع ضريب اطمينان سلامت را بالا برده و ميزان خطاي افراد را كاهش مي دهد ...

اما در باب عبد : گفتيم يكي از راه هاي عملي رسيدن به درجه علم ودر نگاه وسيعتر رسيدن به حكمت است اين دو عامل باعث آگاهي واگاهي وسيله مصونيت از گناه به طور عام مي شود به علاوه اخلاص راه رسيدن به عبد بودن است هر چه بنده خالصتر عبد تر .

بندگي وعبوديت نيز چون ايمان وكفر داراي مراتبي است چون كسب كردني است وهر چيز كسب كردني داراي مراتب ... ونكته مهم در اين باب نگهداري اخلاص وعبوديت است كه از گزند شيطان مصون بماند هر چه اخلاص كاملتر باشد كيد شيطان ظريفتر مي شود بنابراين قدم به قدم بايد مراقب كيد شيطان بود تا به درجه ائي برسيم كه جز مخلصين كسي مصون نيست از اغواي شيطان ....

هوالمحبوب

يکي از عواملي که انسان را در راه اخلاص کمک مي کند مطالعه سيرت مخلصان و آشنايي با زندگي ايشان جهت متأثر شدن از آنان و الهام گرفتن از هدايت ايشان است و اگر سالک راه خدا مخلصان زنده را نمي يابد که با آنان همراه شود و از آنها بهره مند گردد حد اقل همنشيني با سيره مخلصان را از دست ندهد پس مطالعه نوعي صحبت و همزيستي فکري و رواني و يک همنشيني معنوي و ايماني است

يکي ديگر از پشتوانه هاي اخلاقي عبارت است از مجاهدت و منظور از مجاهدت توجيه اراده است به سوي مبارزه با نفس که انسان را به انحراف امر مي کند و مقاومت اميال شخصي و دنيوي تا اينکه نفس براي خدا خالص گردد. وکسي که افسار خود را به دست نفس، محبت شهرت و مقام و آرزوي نام و ستايش يا مال و ثروت يا شهوات ديگر نفس و زينت هاي دنيايي سپرده است نمي تواند راه اين گروه را بپيمايد، بلکه براي پيمودن اين راه اراده و عزم قوي لازم است.
دعا سلاح مؤمن و يکي از اسباب روحي است که خداوند آن را براي انسان گذاشته است تا اهداف خود را به تحقق برساند و نيازهاي خودرا برطرف نمايد. و خود را در محضر پروردگار جهانيان بداند و پاره اي از وقت خود رابامناجات او سپري کند تا نور جلال و عظمت خداوندي بر دل او پرتو افکند و محبت و انس با او بودن در دلش جاي گيرد . آنگاه قلب مرکز تابش انوار الهي خواهد شد و حکمت و دانش از قلب بر زبان جاري مي شود . پس همواره بکوشيم تا اعمال ما رنگ خدايي داشته باشد .

طاعت خود ز چشم خلق بپوش زان مکن ياد و در افزوني کوش

بنام زيباترين يگانه

بار خدايا شايسته وصف هاي نيك و زيبا و نعمت هاي فراوان هستي اگر آرزوي كسي باشي بهترين آرزو شده اي و اگر پناهگاه اميد كسي باشي بهترين مرجع اميد خواهي بود

بار خدايا ! آنقدر نعمت بمن داده اي كه غير از تو ديگري شايسته ستايش آن نيست ، هيچكس لايق ثناي اين نعمتها غير از تو نيست

من ستايش را به بشر كه مركز سستي و ترديد است سوق نميدهم . تو از ستايش بشر و ثناگويي بر پرورش يافتگان و مخلوق جهان زبانم را گردانده اي

بار خدايا هر ثناگويي پاداشي و يا عطايي جالب بر ستايشگويي خود ميگيرد و من فقط انتظار دارم كه مرا به گنجينه هاي رحمت و خزائن مغفرتت راهنمايي كني

بار خدايا ! وضع كسي كه تو را به يگانگي منحصر بداند و ديگري را شايسته ي ستايش و ثنا نداند همين است

بار خدايا! من بتو نيازمندم فقر مرا فقط فضل تو جبران ميكند و جو دو بخشش تو حاجتم را برطرف ميگرداند

بار خدايا ! در چنين شرايطي رضايتت را به من لطف كن و بي نيازم نما كه دست خود را به سوي ديگري دراز نكنم ، تو قدرت بر هر چيزي داري

خطبه 90 نهج البلاغه