با سلام

ممنون از لطف شما . باز هم مثل هميشه شرمنده الطالف شما شدم و چه كنم كه قادر نيستم مثل خودتان از شما تشكر كنم .

و اما در رابطه با سوالات مطرح شده در پاسخ سوال اول بايد بگويم كه ميزان سرمايه گزاري بايد به حدي باشد كه انسان را به منجلاب ناداني نفرستد چرا كه سرمايه گزاري بيش از حد هم مي تواند حجابي براي فرد گردد كه ديگر اطراف خود را نبيند و تنها به فكر افزايش ميزان سرمايه خود باشد . پس همانطور كه در مورد همه چيز بايد حد اعتدال را رعايت نمود سرمايه گزاري هم ميزاني دارد و همواره انسان بايد سعي خود را بر اين بگذارد كه از حد متوسط خارج نشود .

و اما اينكه تا چه اندازه مي توان ثروت اندوخت . البته جواب به اين سوال بسيار سخت است چرا كه از يك سو با اين مساله روبرو مي شويم كه ما مجاز به ثروت اندوزي نيستيم و از سويي ديگر با اين معضل روبرو مي شويم كه اگر ثروت خود را جمع نكنيم نمي توانيم بسياري از احتياجات خود را برطرف نمائيم . حال پيرو گفتار قبلي كه به ما توصيه شده است كه بايد هميشه حد اعتدال را رعايت كنيم بايد بگوئيم اين ميزان ثروت اندوزي هم بايد اعتدال داشته باشد و آنطور نشود كه ميزان ثروتي كه داريم باعث شود عدالت را رعايت نكنيم و هر طور كه مي خواهيم خرج كنيم . ما معتقديم درست است كه ثروتي ظاهرا متعلق به ماست ولي ما مجاز نيستيم آن را هر گونه مي خواهيم خرج كنيم و ما حتي در خرج كردنهاي خود نيز بايد جانب عدالت را در نظر داشته باشيم به گونه اي نباشد كه ديگران حسرت زندگي ما را بخورند و دردي بر دل آنها بيفزائيم .

با سلام و تعزيت به مناسبت ايام سوگ بانوي تقوي

قبل از اينكه وارد بحث و نقد نوشتارتون بشم از رواني گفتار و كلام شما كه هنوز حلاوتش را با جان حس ميكنم و غبطه بر آن ميخورم را به شما تبريك گفته و بر محروميتمان در اين مدت حسرت خورده و بي تعارف اگر ميشد و اجازه شكايت داشتم حتما بر اين محروميت از شما دادخواستي براي خدا مينوشتم تا رسيدگي شود قلم و صاحب قلم مسئول بايد انگاره هاي ذهني خويش را بنگارد تا فيض آن را ما ببريم .

واما ....

مطالبي مطرح شده كه خواهش اين حقير اين است كه پاسخ هاي آن را از شما بشنود لذا در طرح سئوال خودتان كه به زيبايي مطرح شده است اين دو مطلب بسيار به جا است كه بايد پاسخ گفته شود .

1- چه ميزان سرمايه گذاري ميتوان كرد ؟

2- تا چه اندازه مي توان ثروت اندوخت ؟

با توجه به مطلب در خور شان كه نوشته بوديد خواسته خداوند نجات همواره انسان از سقوط به جهنم است به دو سئوال بالا پاسخ بفرماييد

در ادامه نوشتارتون به شش مطلب بسيار با اهميت در معامله و عدل اشاره كرديد كه بطور خلاصه اين است

1- در معامله و مخصوصا (( دين )) حتما شاهد بگيريد و در توضيح دين هم بجا تعرف شده است كه شامل همه تعاريف ميشود از جمله قرض ، وام ، بدهي و.....

2- اداي شهادت با 2 مرد و يا يك مرد و دو زن ، در اينجا ( رجال ) بالغ مد نظر بوده كه معناي ظاهري مرد از آن برداشت شده و اصل بر بلوغ مي باشد

3- اگر اطمينان را وارد مقوله معامله كرده باشيم ميتوانيم بدون ( سند ) انجام آن را ميسر كنيم و اينكه اگر اطمينان به ميان آمد ديگر آن معامله حكم ( امانت ) را پيدا ميكند كه نميشود به آن خيانتي روا داشت

4- تاكيد شديد دين و اسلام به معاملات نقدي

5- حكم عدالت در نوشتن ( سند ) قطعيت داردت و در نتيجه بايد نويسنده هم عادل باشد

6- و در پايان سفارش به تقوي الهي

حق خواهيد داد كه چرا غبطه خوردم و چرا اگر مجاز بودم شكوائيه مينوشتم يا حق موفق باشيد

سلام

سلام