سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و از سخنان آن حضرت است ، چون کسى از او پرسید : « رفتن ما به شام به قضا و قدر خدا بود ؟ » پس از گفتار دراز ، و این گزیده آن است : ] واى بر تو شاید قضاء لازم و قدر حتم را گمان کرده‏اى ، اگر چنین باشد پاداش و کیفر باطل بود ، و نوید و تهدید عاطل . خداى سبحان بندگان خود را امر فرمود و در آنچه بدان مأمورند داراى اختیارند ، و نهى نمود تا بترسند و دست باز دارند . آنچه تکلیف کرد آسان است نه دشوار و پاداش او بر کردار اندک ، بسیار . نافرمانیش نکنند از آنکه بر او چیرند ، و فرمانش نبرند از آن رو که ناگزیرند . پیامبران را به بازیچه نفرستاد ، و کتاب را براى بندگان بیهوده نازل نفرمود و آسمان‏ها و زمین و آنچه میان این دو است به باطل خلق ننمود . « این گمان کسانى است که کافر شدند . واى بر آنان که کافر شدند از آتش . » [نهج البلاغه]
سرچشمه

به نام خدا

رابطه صبر با سوره کوثر(پاداش صبر )

سلام بر خاندان فاطمه (س) الگوهای صبر

پاداش صبر

بسم الله الرحمن الرحیم

إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ (1) فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ (2) إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ (3)  

سوره کوثر با همه کوتاهی و موجز بودنش دارای بطن های فراوانی است که با نظر به آن به درسهای والایی خواهیم رسید که هر یک

راهی است برای رسیدن به نور عالم ،خدای رحمان ، سوره کوثر چونان فاطمه زهرا (س) به ظاهر کوتاه است ودر باطن

همه هستی را برای فهم طلب می کند .

همه ما سوره کوثر را شنیده وخوانده ایم ومی دانیم کوثر قرآن کسی نیست جز فاطمه مرضیه (س) وهمه می دانیم در زمانه ایی

که وجود زن مایه شرم خانواده بود خداوند به رحمت خویش فاطمه(س) را به پیامبر هدیه داد تا بزرگی انسانیت بر خلق آشکار شود .

گویا در آن زمانه بر پیامبر خرده می گرفتند از وجود نازنین فخر عالم وآدم ،.پیامبر بر این گفتار اهل جهل صبر کردند .

پس این آیه صبر پیامبر (ص) را به ما نشان می دهد .صبر بر گفتار جاهلانه ...

جهالت بی علمی است ، بی علمی خود سختی بزرگی است که انسان را در طول عمر بسیار اذیت می کند چه بسا از این بی علمی

انسان به گفتار وکرداری رو آورد که سرانجام بسیار نامیمونی داشته باشد چونان نادانان عصر پیامبر که از نادانی خود گفتاری را بر پیامبر عرضه داشتند که علاوه بر ناراحتی وجود نازنین پیامبر ، باعث ابتر شدن خودشان هم شد .

گاه به دلیل فزونی بی خردان بر آگاهان در یک جامعه عالمان جامعه چاره ایی ندارند جز صبر ، صبر بر گفتار بی خردانه ،

چیزی که باعث آرامش در این هنگام خواهد شد دانستن بی علمی این گروه است .پیامبر اسلام می دانستند گروه حراف بی علم اند برای همین بر بی خردی انان صبر پیشه کرد وحال پاداش صبر پیامبر و جزای بی خردی بی خردان

 .

در مباحث قبلی صبر ذکر شد که هر چه در صبر دل بیشتر در گروه خدا باشد وتوکل وتسلیم افزونتر باشد پاداش صبر از سوی پروردگار بزرگتر است وعنوان شد صبر بی ایمان هیچ سودی نخواهد داشت جز آزار صبر کننده واصلا نام این صفت صبر نیست بلکه تنها تحمل است ، پیامبر بزرگ اسلام با توکل به خداوند و دانش وعلم وایمان به خدا بر این گفتار صبر کردند وبه همین مناسبت

پاداش عظیم آن را گرفتند

 نزول این سوره در شان خانم فاطمه زهرا (س) بزرگترین پاداش ممکنه بود که به دلیل صبر جمیل پیامبر به آن حضرت داده شد

نتیجه : به هر انسانی به میزان ظرفیت وجودیش پاداش می دهند .

علم سبب صبر می شود .پیامبر (ص) به عنوان آگاه ترین انسان همه اعصار، عالمترین موجود به حکمت خداوند بودند بنابراین این آگاهی سبب صبرشان بر ناگواری ها شد .پس هر چه علم

انسان نسبت به مسائل علل ومعلولی افزایش یابد صبر او نیز افزایش خواهد یافت .

نتیجه : یکی از راه های رسیدن به صفت زیبای صبر افزایش علم است ( و می دانیم پیامبر شهر علم است وعلی باب آن ).

اما نتیجه نادانی اهل جهالت : ابتر شدن ، یکی از مایه های مباهات عرب جاهلیت داشتن فرزند ذکور بود ، خداوند به دلیل بی علمی این قوم وغرور بی جایشان آنان را به عذاب دنیوی ابتر بودن مبتلا کرد ( هیچ شری از جانب خدا بر انسان مفروض نیست ، هر شری به وسیله اعمال و گفتار ونیات خود انسان ایجاد می شود .)

سوال : چرا پاداش پیامبر در طول زندگیشان اینقدر عظیم بود ؟

جواب : در مباحث قبلی ذکر شد هر صفت نیکو و هر پاداشی( که در بسیاری از موارد همان صفت نیکو است) به ظرفیت انسانها ومیزان تلاششان در طول زندگی داده می شود .پیامبر اکرم (ص) چهل سال به طور مداوم خویش را آماده ساخت ، همواره در عبادات پروردگار روزگار گذراند تا مسئولیت عظیم رسالت بر دوششان نهاده شد وپس از آن نیز در تمام مدت تبلیغ رسالت آنی از فرمان خداوند تخطی نکردند واینچنین انسانی ظرفیت وجودیشان شایسته پاداشی چون کوثر عالم بود .

در نظر به زندگی کوتاه حضرت فاطمه زهرا (س) به ابعاد وسیع صبر می رسیم ، با بررسی زندگی اهل بیت به چگونگی صبر ، حد صبر و...پی می بریم ، بررسی سیره این عزیزان الگوهای عملی زیبایی را بر ما آشکار می کند که اصلا صبر چیست ؟ تفاوت آن بر تحمل ظلم وبی عدالتی چیست ؟ و هنگامه آن کدام ست ؟ در یک سو سکوت علی (ع) بر حق بی چون وچرای ولایت است و در سوی دیگر حق خواهی فاطمه (س)بر این مهم . در یک سو سکوت حسن(ع) است ودر سوی دیگر کربلای عظیم حسین(ع) . در یک سو صبر زینب(س) بر همه مصیبت های کربلا است ودر سوی دیگر بی صبری وسخنوریش بر اهل جهل ، به راستی اینان قران های ناطقی هستند که می توان با آنان تا معراج پیش رفت .

فاطمه (س) در هنگامه ایی که امامت و ولایت را یاری کننده ایی نبود با کودکان خردسال خود راهی مسجد می شد تا با سخن خود به جاهلان یادآور شود که حق چیست ؟

تسلیم بر ظلم ولب فرو بستن صبر نیست ، که زینب (س) زینت زهرا(س) وعلی (ع)اینچنین نکرد ، صبر زینب(س) بر فرمان خدا بر امانت های پس گرفته بود نه سکوت بر ظلم جاهلان زمانه ...میزان صبر و حد صبر در بررسی خاندان کوثر است وبس ...

نتیجه : برای رسیدن به همه علوم صبر بررسی سیره عملی ائمه در کنار آیات قرآن فرض راه شد .



مرزلن ::: جمعه 85/4/23::: ساعت 10:39 صبح

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

     سوره حجرات آیه 5

 

و اگر آنها ( ادب نگاه داشته ) و صبر می کردند تا وقتی که تو بر ایشان خارج شوی ( مفصودشان را انجام دهی ) بسیار بر آْنها بهتر و ثوابش بیشتر بود و ( باز هم توبه اگر کنند ) خدا غفور و مهربان است .

 

 

اگر ادب نگه می داشتند :: منظور از این مطلب برای صدا کردن حضرت رسول اکرم با شکلی زننده است که در آیه قبل آورده شده و بر همین اصل هست که عنوان می کند اگر چنین نمی کردند تا شما بر آنها وارد شوید ، این نشان میدهد که حتی تندی در صدا نیز نوعی بی ادبی تلقی گردیده و مشخص میشود لحن صدا نیز در تربیت انسان نقش دارد .

خوب واضح است  که اگر رفتار بی ادبانه نداشته باشیم حتما عمل خیری از ما سر خواهد زد و ارزشهایی آفریده خواهد شد ،  حال باید پرسید چه رفتاری از انسان  می تواند در مقابل خداوند  بی ادبی  محسوب شود ؟

برای مثال : اگر مورد سئوال واقع شویم و هر عملی  جز جواب دادن ، انجام بدهیم این نوع رفتار بی ادبانه است حتی اگر خودمان را به نماز خواندن و یا نوعی عبادت مشغول کنیم در این صورت هم ،باز نوعی بی ادبی صادر شده که عبادت ما و نماز ما ضد مقاصد دینی بر داشت می شود و عبادت نیز  گاه گناه محسوب می گردد .

ما برای مثال نمونه ای را آوردیم ، شناخت  مابقی  این نوع اعمال  از این دست  به عهده عزیزان که اعمال بی ادبانه را تشخیص بدهند ، و با دوری گزیدن صاحب (( خیر )) شوند .

انعکاس خیر در جهان یک انعکاس باقی و ماندنی است  ، و در نزد هر انسانی با هر عقیده و مرامی ماندگار است ، چون مثلا دزدی و یا هر عمل زشتی در نزد هر انسانی با هر طرز فکری نا پسند است ، این ماهیت زشت در ذات عمل است همانطور که اعمال دیگر در ذات خود  این ماهیت زشت و زیبا را دارند ، اما برای اعمال بی ادبانه روزنه باز گشتی وجود دارد ،  و بر این اساس است که راه توبه بر انسانها گشوده است .

خوب با توجه به توضیحات داده شده فکر میکنم روشن است که داشتن دست مایه (( صبر )) در این جا چقدر می تواند در نشر فرهنگ ادب ورزی و دوری از گناه مورد استفاده قرار گیرد ، لذا این مقام صبر باز هم زیباییهای خور را به صورتی دیگر نمایان می سازد ، اما دو صفت دیگر در انتهای آیه ذکر شده به نامهای ( غفور و رحیم ) هر دوی این صفات در معنای بخشندگی اشتراک داشته و اما معانی دیگری نیز دارند که توجه به آنان بر عظمت آیه و کلام حق می افزاید ، این معانی که عبارتند از آفریده ، پوشاننده، در واژه غفور و هم چنین دلسوزی کردن و شفقت و عطوفت داشتن و گذشت در واژه رحیم که حتما معانی متفاوتی با بخشنده دارند نیز مطرح است ، و به راحتی زیبایی و موزون بودن کلام حق روشن می شود که قرآن هم چنان بر مدعای خود باقی است .

به جاست و هم چنین پر اهمیت ، که یکبار دیگر باز هم لزوم شناخت صفات درونی انسان در رابطه با صبرکه  گشاینده دیدگاهای جدیدی برای چشم انداز های زندگی  است یاد آوری گردد تا از زوایای مختلف تفاسیر و تعابیر زیبایی از منظر حیات و هستی پیش روی ما گشوده شود .

نکته قابل ذکر دیگر اینکه میفرماید اگر ( صبر ) می کردند تا شما بر آنها وارد شوید :: این مقام به این بلندی که پیامبر رحمت بر انسان وارد شود اصلا درکش قابل تحمل نیست حتی اگر پوست انسان از شادی بترکد به جاست ، زیرا پیامبری که وجودش خیر است و برکت و رحمت بر انسان با مقام صبر وارد شود این خیر با همه وسعتش تقدیم به کسانی می شود که (( صبر )) را پیشه کار خود می کنند و چنین هدایای ارزشمندی را از خداوند می گیرند .

تامل و تدبر و تفکر در قرآن دست آورد های عظیمی خواهد داشت که همه آنها را بدون خساست خداوند در معرض دید و استفاده همگان قرار داده است .

 

(( خدایا چرا استفاده نمی کنیم ؟؟ !! ))

 

 

       



مرزلن ::: دوشنبه 85/4/12::: ساعت 11:7 عصر

به نام خداوند مهربان

 

آیه 5 سوره معارج

فاصبر صبراً جمیلا

پس صبر کن صبری زیبا

 

در نگاهی به این سوره به نکات بسیار زیبایی می توان رسید که از آنجمله عبارتند از :

 

این سوره هفتادمین (70 ) سوره از سورهای مبارک قرآن کریم می باشد که عدد 70 به نوعی تکامل می باشد پس باید گفت بسیار شایسته است که این سوره معارج نامیده شود . معارج از معراج و عروج به معنای پرواز می آید و به راستی انسان با رسیدن به عدد 70 باید آنقدر کامل شده باشد که عروج کند و بغیر خدا نبیند . از دیگر نکات جالبی که می توان به آن اشاره نمود این است که خداوند در آیه پنجم این سوره ا نسان را به صبر دعوت می نماید و این درست زمانی است که انسان به یک دور کامل رسیده است در عرفان رسیدن به 5 به نوعی طی اولین مرحله تکاملی است و اینکه خداوند در این آیه انسان را دعوت به صبر می نماید آنهم صبر جمیل همین نکته است که انسان کامل و انسانی که 5 دور زندگی را بدون خطا طی کرده باشد به مقام صبر رسیده است آنهم نه هر صبری بلکه صبر جمیل و اما اینکه صبر جمیل چیست ؟ و اینکه چرا خداوند دوبار به صورت تاکیدی صبر را بیان نموده است ؟ به راستی چرا به جای صبر کلمه تحمل نیامده ؟

تحمل از وا‍ژه حمل می آید و حمل نیز چیزی نیست مگر کشیدن باری بر دوش خود حال تو دوست داشته باشی یا نه مهم نیست هدف در اینجا فقط بردن و جابجا کردن بار است پس ارزش چندانی ندارد اما صبر شاید بر دوش کشیدن و یا جابجایی باشد اما در کنار آن هدف زیبایی قرار دارد که فرد با آگاهی تمام مشکلات را قبول می نماید و شاید بتوان گفت که این صبر جمیل است و زیبایی صبر هم به همین جمیل بودن آن است  



مرزلن ::: سه شنبه 85/4/6::: ساعت 10:54 عصر

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ