سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مجلس حکمت، نهالستان فضلاست . [امام علی علیه السلام]
سرچشمه

 

بسم الله الرحمن الرحیم

                        

           آیه 56 سوره ال عمران

اما آنانکه ایمان آورده و نیکو کار شدند ‍، خدا اجر تمام و کامل بآنها عطا کند و خدا هرگز ستمکاران را دوست نمیدارد

نا گفته مشخص است کسی که دوست خداوند نباشد و با پروردگار دوستی نکند چه سر نوشتی در انتظار او می باشد ، شاید اگر در این چند مدت زندگی سوری و ظاهری آنان نگاه کنیم بنظر انسانهای خوشبختی بیایند اما وقتی به جاودانگی و زیستن ابدی که یکی از تمایلات درونی انسان است فکر کنیم متوجه بشویم راستی اینهمه ناملایمات که از ظلم و ظالم به هستی میرسد با چه عنصر اخلاقی می توان با آن مبارزه کرد و پیروز شد ؟

آیا جز صبر ، این ودیعه الهی که در وجود هر کسی می باشد این امر مهم شدنی است ؟

این چنین است که نقش صبر حتی در صفات منفی نیز تجلی می کند ، چون هیچ نقطه مشترکی بین صفات نیکو و زشت وجود ندارد اما برای نوعی مبارزه با ظلم صبر بهترین هدیه خداوندی است این را حتی در رخداد جدید جهانی مبارزه با صهیونیست به خوبی مشاهده کردیم که صبر فرزندان اسلام و مبارزه رو در رو ارمغان، پیروزی صبر امتی بود که پایدار ایستادند .

در یک نگاه اجمالی به کلیه صفات منفی، و با دقت در کلیه اعمالی که در جهان هستی جاری است خواهیم فهمید آنچه که از این اعمال متوجه همه مردم می شود این است که ، تعریف صفات منفی فعل ماست و هر چیزی که این صفات را در اندازه های خود تعریف میکند بر داشتهای ما می باشد و الا صفات منفی بر ساحت مقدس پروردگار مصداق ندارد و در 167 آیه ای که در قرآن در رابطه با ظلم آمده است بعد از تعریف لغوی مصادیقی از ظلم را هم خواهیم آورد

    تعریف لغوی ظلم :

ظلم ، ظلما = چیزی را در غیر محل خود نهادن ، پسری که شبیه پدرش باشد کار بی جایی نیست ، کسی که از گرگ چوپانی بخواهد ، کار را به دست غیر امین سپردن ، زمین را از جای نا مناسب حفر کردن ، حق را به کسی ندادن ، از راه منحرف شدن ، شب تاریک ، جور ، آزار

 

با کمی تامل می بینیم که تعریف ظلم درست نقطه مقابل عدل است عدل یعنی هر چیزی را در جای خود قرار دادن و ظلم دقیقا بر عکس آن است یعنی چیزی را در جای خود قرار ندادن صبر و ظلم از جنس ماست والا صبر و ظلم برای خداوند غیر قابل تصور است و معنا ندارد لذا می بینیم که بررسی واژگان منفی نیز حلاوت و شیرینی خودش را دارد هر چند شاید زمانی متصور بودم که کار بر روی واژگان منفی خیلی دلچسب نیست و اکنون میدانیم که وجود ظلم تعریف زیبا و قشنگ عدل را به همراه دارد

  تعابیری که از ظلم میتوان با توجه به ایات داشت :

با یک نگاه میتوان پی برد که ضرورت صبر چه اندازه میتواند باشد به این تعابیر به دقت نگاه کنیم و به واقعیت صبر پی خواهیم برد ماحصل ظلم چنین تعابیری را از آیات نشان میدهد.

تاریکی ، غفلت ، عناد داشتن ، سر کشی ، پشیمانی ، رو گردانی از خدا ، فراموشی نعمتهای خداوندی ، ترس از مرگ و فرار از آن ، بسته شدن چشم و گوش به حقایق عالم ، عمل نکردن به وعده های خویش ، اعتقاد نداشتن ، شاکر نبودن بر نعمتها ، مانع بودن برای راه خداوند ، جفا کردن ، نبودن اهل انفاق ، همراهی با شیطان ، ربا خواری ، رفتن روشنایی از دل ، نرسیدن عهد خداوند به ظالم ،بی نصیب بودن از فکر دیگران و..........

به راستی آیا صبر در مقابل چنین انسانهایی که ظلم می کنند حربه زیبایی نیست ؟

 



مرزلن ::: جمعه 85/6/3::: ساعت 9:45 عصر

به نام خدا

راه های رسیدن به مقام صبر

قرآن کتابی است که  برای هر سوال پاسخی شیوا وعملی دارد ، تا اینجا به معنی صبر ومقام صبر وارتباط این واژه با صفات نیک دیگر اشاره شد ، شاید این سوال مطرح شود که راه عملی رسیدن به مقام والای صبر کدام است ؟

با اندکی دقت در قرآن به پاسخ این سوال خواهیم رسید .گفتیم ایمان را ستونهایی است زیبا واستوار که با استواری آنها ایمانی استوار خواهیم داشت ،یکی از این واژه ها و اعمال توصیه شده در قرآن عمل حج است ، حج به عنوان یکی از پایه های ایمان مطرح است حال با بررسی آیات حج در قرآن کریم وسیر انجام این عمل وتوصیه های آن به را هکارهای عملی در هر یک از پایه های ایمان می رسیم ، حج به عنوان یک الگوی کاملا عملی از جانب خداوند در زندگی انسان مطرح شده تا با نگاه به آن سیر رسیدن به دیگر پایه های ایمان بدست آید این مراحل به شرح ذیل است

1- نیت الهی

وَأَتِمُّواْ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ وَلاَ تَحْلِقُواْ رُؤُوسَکُمْ حَتَّى یَبْلُغَ الْهَدْیُ مَحِلَّهُ فَمَن کَانَ مِنکُم مَّرِیضاً أَوْ بِهِ أَذًى مِّن رَّأْسِهِ فَفِدْیَةٌ مِّن صِیَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُکٍ فَإِذَا أَمِنتُمْ فَمَن تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ فَمَن لَّمْ یَجِدْ فَصِیَامُ ثَلاثَةِ أَیَّامٍ فِی الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْکَ عَشَرَةٌ کَامِلَةٌ ذَلِکَ لِمَن لَّمْ یَکُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ (196) بقره

خداوند تاکید می کند عمل حج را به خاطر خداوند به پایان رسانید اگر غیر از این باشد عمل قابل پذیرش نیست وعملی که پذیرفته نشود توانایی زیر ساخت عمل صالحه ایی را نخواهد داشت بنابراین برای رسیدن به حج الهی ، صبر الهی ، انفاق الهی و... باید نیت الهی باشد .

2- تلاش

إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِن شَعَآئِرِ اللّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْهِ أَن یَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَن تَطَوَّعَ خَیْراً فَإِنَّ اللّهَ شَاکِرٌ عَلِیمٌ (158) إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ أُولَـئِکَ یَلعَنُهُمُ اللّهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ (159) بقره

یکی از مناسک حج سعی صفا ومروه است که فریاد بلند تلاش برای رسیدن به هدف است بی تلاش رسیدن به هدف میسر نمی شود و رحمت ونعمت خداوند هم در پس تلاش انسان میسر است مثل تلاش حضرت هاجر برای رسیدن به آب . برای هررسیدن به هر عمل صالحی از جمله صبر تلاش نقش اساسی را بر عهده دارد

3-عرفان

لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَن تَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّکُمْ فَإِذَا أَفَضْتُم مِّنْ عَرَفَاتٍ فَاذْکُرُواْ اللّهَ عِندَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْکُرُوهُ کَمَا هَدَاکُمْ وَإِن کُنتُم مِّن قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّآلِّینَ (198) بقره

یکی از اعمال حج رفتن به صحرای عرفه است ، عرفان یعنی شناخت ، حاجی باید در این سیر به شناخت برسد تا به حج واقعی برسد ، برای رسیدن به صبر نیز شناخت یکی از راه های اصلی است واین شناخت بی تلاش برای کسب حکمت وعلم محال است ، نتیجه :علم یکی از راه های رسیدن به ایمان است اما اگر چه شرط لازم است ولی کافی نیست چه بسا علومی که نه تنها ما را به صراط مستقیم هدایت نمی کند بلکه وبال انسان خواهد شد ، علمی پایه صبر وجهاد وحج است که ما را برای رسیدن به شناخت یاری کند ، مقام صبر بی شناخت وعرفان کسب نخواهد شد . تلاش برای کسب شناخت تلاش برای رسیدن به واقعیت صبر ودر نتیجه ایمان کامل است .

4-شعور

لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَن تَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّکُمْ فَإِذَا أَفَضْتُم مِّنْ عَرَفَاتٍ فَاذْکُرُواْ اللّهَ عِندَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْکُرُوهُ کَمَا هَدَاکُمْ وَإِن کُنتُم مِّن قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّآلِّینَ (198) بقره

مشعر یکی دیگر از سیر حچ است که بعد از شناخت کسب می شود .رسیدن به شعور ،یکی دیگر از شرایط رسیدن به عمل مقبول و ایمان اکمل است .

5-ذکر

لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَن تَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّکُمْ فَإِذَا أَفَضْتُم مِّنْ عَرَفَاتٍ فَاذْکُرُواْ اللّهَ عِندَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْکُرُوهُ کَمَا هَدَاکُمْ وَإِن کُنتُم مِّن قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّآلِّینَ (198) بقره

لِیَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِی أَیَّامٍ مَّعْلُومَاتٍ عَلَى مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِیمَةِ الْأَنْعَامِ فَکُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِیرَ (28)  حج

پس از اینکه از مراحل عرفان وشعور گذشتی باید ذاکر باشی که ذکر یاد آوری است ودر تمام مراحل زندگی لازم است ، در مراسم حج  به ذکر بسیار تاکید شده زیرا پس از اطمینان از شناخت وشعور باید  یاد آوری وجود داشته باشد تا انسان در مسیر نماند ، ذکر یک یار وهمدم برای رسیدن به ایمان واقعی است .

6- قربانی

وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَکُم مِّن شَعَائِرِ اللَّهِ لَکُمْ فِیهَا خَیْرٌ فَاذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَیْهَا صَوَافَّ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَکُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ کَذَلِکَ سَخَّرْنَاهَا لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (36) لَن یَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَکِن یَنَالُهُ التَّقْوَى مِنکُمْ کَذَلِکَ سَخَّرَهَا لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاکُمْ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِینَ (37) حج

یکی دیگر از مراسم حج قربانی است که به گفته خود قرآن منظور از قربانی قربانی ظاهری نیست بلکه تقوی الهی است ، برای رسیدن به هر یک از صفات الهی که پایه ایمان است قربانی نفس وگذشتن از خود راه رسیدن به صبر و ایمان اکمل است .



مرزلن ::: جمعه 85/5/20::: ساعت 10:48 عصر

به نام خدا

ارتباط صبر با ایمان

 در نوشته های گذشته به این نکته اشاره شد که صبر بی ایمان مفهموم صبر را نمی رساند و تحمل نام دارد  ، به بیان دیگر صبر بی ایمان وجود ندارد و دراین نوشته به این نکته خواهیم رسید که ایمان بی صبر هم وجود نخواهد داشت ، این دو دارای رابطه   دو سویه با هم هستند اما این رابطه چگونه است ؟ در ابندا به معنی لغوی ایمان اشاره می کنیم :

امن : آرامش یافت و نترسید ،آرامش یافتن بدون بیم ،ایمن بودن از عذاب خداوندی در شب مثل زلزله ،آسودگی ، آسایش خیال در اقدامات وانجام کارهای دشوار ، اعتماد به نفس، حفظ نظم و رعایت انتظامات واحترام به قانون ، بی بیم شدن ، بی ترسی ، اطمینان

ایمان : گرویدن ، عقیده داشتن ، برکت ، قسم ، سوگند

ایمان بر دو نوع است : 1- ایمان به ظاهر که همان اقرار است 2- ایمان در باطن که تصدیق به قلب وعمل به جوارح است

برطبق تعریف فوق از ایمان ، ایمان عقیده کلی هر انسانی را تشکیل می دهد در واقع انسانها برای رسیدن به کمال ایمانشان در طول زندگی تلاش می کنند ، ایمان هدف زیبای تلاش هر انسانی است ، اما این هدف وکلیت موردر بحث خود تشکیل شده از زیر ساختهای متفاوت که همه انها در کنار هم تشکیل ایمان را می دهد در واقع خیام ایمان هر انسان دارای ستونهای محکم و استواری است که ایمان بر آن استوار شده و ایستادگی ایمان به استواری و پایداری ستونهایش است ، آنچه قرآن از نشانه های مومن نام برده تعریفی است از ستونهای ایمان در اسلام ، صبر ، شکر ، توکل ، تسلیم ، نماز ، جهاد ، هجرت و...

 الَّذِینَ صَبَرُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ (59)  عنکبوت

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ (153)‏  بقره

وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِینَ مِنکُمْ وَالصَّابِرِینَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَکُمْ (31)  محمد

الصَّابِرِینَ وَالصَّادِقِینَ وَالْقَانِتِینَ وَالْمُنفِقِینَ وَالْمُسْتَغْفِرِینَ بِالأَسْحَارِ (17) آل عمران

ما برآن نیستیم تا ارجحیت این ستونها را بر هم بیان کنیم زیرا هنوز برای رسیدن به این مهم راهی به اندازه غور و بررسی همه وا ژه های قرآنی در پیش رو داریم اما با بررسی انجام شده به این نتیجه رسیدیم که صبر بسان ستونی محکم برای حفظ ایمان انسان ضروری است و هر چه این ستون محکمتر باشد خیام ایمان محکمتر خواهد بود ، نبود هر کدام از این ستونها ایمان را متزلزل می سازد ، گاه مردمانی به ظاهر با ایمان وبا صبر اندک یافت می شوند ایمان آنان بر ستونی ناپایدار بنا شده که هر آن امکان فرو ریختن آن وجود دارد ، با این مثال ارتباط همه صفات حسنه انسان با یکدیگر نیز معلوم می شود که برای رسیدن به ایمان حقه و کمال مطلوب باید سعی شود تمام این صفت ها در وجود آدمی استوار شود تا به ایمان حقیقی نزدیک شویم .

اما صبر علاوه بر نقش فوق که ذکر شد ، نقش بسیار اساسی در ایمان دارد ، از تعریف ایمان به این نتیجه رسیدیم که ایمان باید انسان را به وادی زیبای آسایش وامنیت سوق دهد ، انسان با ایمان از هیچ چیز جز وجود یگانه خدا خوفی به دل راه نمی دهد ،

وَلَا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَلَا السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ (34) وَمَا یُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِینَ صَبَرُوا وَمَا یُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِیمٍ (35) فصلت

 رسیدن به آسایش وامنیت عین ایمان است و هیچ صفتی چون صبر قادر به رساندن انسان به این امنیت نیست ، در یک نگاه کوتاه در می یابیم تعریف ایمان کاملا منطبق بر کلمه صبر است ، انسانی به امنیت وآسایش حقیقی می رسد که در سایه صبر یک زیر ساخت مستحکم ساخته ، وبا توکل بر پروردگار به صبر در همه امور رسیده ، انسان صابر به امنیت می رسد ودر سایه امنیت سعی در استوار ساختن همه ستونهای ایمان می کند از این روست که پیامبر اکرم(ص) صبررا سر ایمان می داند 

الصبر من الایمان بمنزله الراس من الجسد. صبر نسبت به ایمان چون سر نسبت به تن است .پیامبر اکرم (ص)

 که سر نشانه تعقل است و انسان تنها در سایه صبر فرصت تفکر می یابد .



مرزلن ::: سه شنبه 85/5/17::: ساعت 11:59 صبح

<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ